انسان کامل/مقدمه/در بیان شریعت، طریقت و حقیقت
در بیان شریعت و طریقت و حقیقت
بدان، اعزکّ اللهّ فی الدارین، که شریعت گفتِ انبیاست و طریقت کرد انبیاست، و حقیقت دید انبیاست: الشریعة اقوالی و الطریقة افعالی و الحقیقة احوالی. سالک باید که اولّ از علم شریعت آنچه ما لابدّ است بیاموزد و یاد گیرد و آنگاه از عمل طریقت آنچه ما لابدّست بکند و بجای آورد تاازانوار حقیقت بقدر سعی و کوشش وی روی نماید. ای درویش: هر که قبول میکند آنچه پیغمبر وی گفته است، از اهل شریعت است، وهر که میکند آنچه پیغمبر وی کرده است، از اهل طریقت است، و هر که میبیند آنچه پیغمبر وی دیده است از اهل حقیقت است. هر که هر سه دارد هر سه دارد، و هر که دو دارد دو دارد، و هر که یکی دارد یکی دارد، وهر که هیچ ندارد هیچ ندارد. ای درویش! آن طایفه که هر سه دارند، کاملاناند و ایشاناند که پیشوای خلایقاند و آن طایفه که هیچ ندارند ازین سه ناقصان ند، و ایشاناند که از حساب بهایماند. ای درویش! بیقین بدان که بیشتر آدمیان صورت آدمی دارند و معنی آدمی ندارند، و بحقیقت خر و گاو و گرگ و پلنگ و مار و کژدم اند و باید که ترا هیچ شک نباشد که چنین است. در هر شهری چند کسی باشند که صورت و معنی آدمی دارند وباقی همه صورت دارندو معنی ندارند، قوله تعالی
«ّلقد ذرانا لجهنمّ کثیراً من الجنّ و الانس لهم قلوب لایفقهون بها ولهم اعین لایبصرون بها و لهم اذان لایسعمون بها اولئک کالانعام بل هم اضل»