مذاکرات مجلس شورای اسلامی/دورهٔ ۱/جلسهٔ ۱۳

از ویکی‌نبشته

مجلس شورای اسلامی دوره ۱ جلسه ۱۳

رئیس جلسه: یدالله سحابی

تاریخ: ۱۳۵۹/۰۴/۱۶

شماره روزنامه رسمی: ۱۰۹۶۹

زمان: ۱۰:۱۵ تا ۱۳:۱۵

مذاکرات اولین دوره مجلس شورای اسلامی



اعلام رسمیت جلسه و بیانات قبل از دستور آقایان هراتی ، لطیف صفری ، محودی[ویرایش]

رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . جلسه رسمی است نطق قبل از دستور شروع میشود سه نفر از آقایان که ثبت نام کرده اند به ترتیب صحبت خواهند کرد آقای حسین هراتی بفرمائید .

انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم . توضیحا عرض کنم که بعضی از نمایندگان بعد از صحبت مجددا نوبت میگیرند توجه بفرمائید که هر ماه یک نماینده حداکثر دو مرتبه میتواند صحبت قبل از دستور بکند و تذکر دیگر اینکه برادرانی که هنگام طرح پرونده ها قبلا اسم و شهرت آنها مشخص نشده و می خواهند در مخالفت یا موافقت صحبت کنند اسم خودشان را بفرمایند چون می خواهند در اتاق فرماندهی باید اسم و شهرت کسی می خواهد صحبت کند بدانند تا میکروفون را وصل بکنند تذکر دیگر اینکه کسانی که نوبت می گیرند برای نطق قبل از دستور موضوع صحبتشان را هم از فردا یادداشت بفرمائید آقای حسین هراتی بفرمایند .

هراتی[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم . به حق روستائیان و مخصوصا کشاورزان رنجبر و محروم کشور ما از پرکارترین و کم توقع ترین گروههای این مملکت هستند و ما که می خواهیم ایرانی الگو و نمونه برای جامعه بسازیم بدون شک بایستی ابتدا از روستا شروع کنیم در چندی قبل فقیه عالیقدر امید امام است حضرت آیت الله العظمی منتظری مطلبی در خطبه نماز جمعه اعلام فرمودند که موجی از شادی درون روستائیان ما بوجود آمد و آن مساله خرید گندم به مبلغ کیلوئی ۲۵ ریال بود که بعد با کمال تاسف شاهد بودیم که این مطلب تصویب نشد یعنی مجریان امر به مبلغ ۲۰ ریال تصمیم گرفتند این نکته اول نکته دوم اینکه خبرهائی که مخصوصا از منطقه خراسان به ما میرسد این است که افرادی به روستاها میروند و گندمها را با کیلوئی ۲۵ ریال و حتی بیشتر خریداری می کنند و این گندمها به کجا برده میشود به کجا منتقل میشود آیا با شایعاتی که وجود دارد این گندمها به کجا برده میشود به کجا منتقل میشود آیا با شایعاتی که وجود دارد این گندمها سوزانده میشود به دریا ریخته میشود ، احتکار میشود . ما حداقل چند روز قبل در روزنامه ها دیدیم که مقداری زیادی از مواد غذائی و گوشتهای ظاهرا فاسد شده در فاضلاب و اطراف تهران تخلیه شد بنابراین ، این زنگ خطری است با توجه به اینکه دولت حاضر نیست به این قیمت عادلانه خریداری بکند گروههای ضد انقلاب از این طریق یک سری صدمات وارد میکنند و نکته سوم طبق آمار منتشره از سال قبل تاکنون حدود ۶۰ درصد ما تورم داشتیم در حالیکه وقتی ما گندمی را از ۱۸ ریال به ۲۰ ریال می خریم تازه ده درصد تورمی که بر دوش این کشاورز زحمتکش شریف بار شده و سنگین شده است ما حاضر شدیم بپردازیم و ۵۰ درصد دیگر را باید تحمل کند و کمرش در زیربار این تحمل خرد بشود بنابراین آیا شایسته است به گروه شریف و آن دستهای پینه بسته و آن چهره های آفتاب سوخته و آن بدنهای رنج دیده این چنین ستم شود بنابراین بعنوان یک نماینده از مجریان امر می خواهم که با توجه به مطالبی که عرض کردم در این زمینه تجدید نظر کنند مطلب دوم اینکه قطعنامه ای هست که متجاوز از ۳۰ نفر از برادران در رابطه با مساله پوشش اسلامی . . .

بجنوردی – بنویسید و امضاء بگیرید .

رئیس- آقا خواهش می کنم وسط صحبت بحثی نفرمائید .

هراتی – متجاوز از ۳۰ نفر از برادران این قطعنامه را تایید کردند البته ما پیام حیات بخش امام را تنها در بعد مساله پوشش اسلامی مطرح نمی کنیم بلکه ابعاد وسیعی دارد و در یک پهن دشت گسترده باید مطرح بشود اما چون یک گروه معدود ضد انقلاب از این سنگر فعلا یک سری حملاتی را شروع کردند ما با این قطعنامه یک موضع منطقی در برابر ناآگاهان و یک موضع قاطع در برابر غرض ورزان میگیریم این متن را بنده می خوانم و در پایان جلسه برادران و خواهرانی که علاقه مند بودند تایید بکنند هر چند متجاوز از ۳۰ امضاء دارد .

رئیس- آقا یکدقیقه بیشتر فرصت ندارید ببینید ان متنی که می خواهید بخوانید یک دقیقه بیشتر نباشد .

هراتی – خواهش می کنم دو دقیقه اجازه بفرمائید دو دقیقه هم . . .

رئیس- خیر خواهش می کنم برای اینکه اجازه دهید حق دیگران تضییع نشود آخر جلسه برای اینکار اقدام بفرمائید .

هراتی – حالا در عین حال یکدقیقه وقت دارم . ‹‹ ما امضاء کنندگان زیر نمایندگان مجلس شورای اسلامی که برخاستگان از توده های محروم و مستضعف ونشسته بر موج خون شهیدان و پاسدار خونهای پاکشان و حامیان جان بر کف ارزشها و قوانین سعادت بخش اسلامی در رابطه با مساله پوشش انقلابی زنان در ادارات کشور که دفاع از شخصیت و کرامت زن در جامعه و یک وظیفه انسانی و اسلامی و انقلابی است توجه شورای انقلاب و کلیه مسوولان دولتی را به نکات حساس زیر جلب می نمائیم .

الف – اعتقاد راسخ و استوار ما در زمینه حجاب اسلام بر این است که آنرا پرچم مبارزه و سمبل مقاومت و نشانه شهادت طلبی خواهران رزمنده و سنگر خونبار زنان و دختران سلحشورمان بر علیه هر چه ستم و استعمار و استثمار است میدانیم و در عین حال حصاری است پیرامون کانون مقدس خانواده و جلوگیری از نابودی ارزشهای اخلاقی و گسترش فساد و بی بند و باری و صعود آمار جنایات و فحشاء .

ب- از شورای انقلاب جدا خواستاریم مشخصات و ضوابط و شکل پوشش اسلامی را دقیقا متذکر شده تا مورد سوء استفاده احتمالی قرار نگیرد مانند روسری مانتو و . . . تا خدای نخواسته مرور زمان از شور و حرارت آن نگاسته و در آینده شاهد بازگشت به لباسهای محرک و زننده در شکل باصطلاح اسلامی آنچنانی نباشیم .

ج- چنانچه احیانا در ادارات فرد یا افرادی بخواهند به اصطلاح مقاومت نموده و از پوشش اسلامی خودداری نمایند و در واقع خود را همچنان بی تفاوت به مبانی اصیل و انسان ساز اسلام نشان دهند نسبت به پاکسازی و تصفیه سریع آنان اقدام شود .

د- از کلیه خواهران غیر کارمند نیز به خاطر احترام به خون هزاران شهید گلگون کفن و مجری رسالت پیام سرخ آنها (زنگ رئیس ) خواستاریم نسبت به پوشش اسلامی که مظهر اصلی عفت و نجابت و حفظ شخصیت والای انسانی زن و زیر بنای امکان تلاش برای سالم و فعال نگاهداشتن جامعه است دقت و عنایت داشته تا در پیشگاه روح تابناک و منتظر شهیدان سرافراز و آستان عدل خداوندی سعادتمند باشیم .

ه – از صدای و سیمای جمهوری اسلامی . . .

رئیس- خواهش میکنم بقیه صحبتتان را بگذارید برای آخر جلسه دیگر مجاز نیستید آقا بفرمائید دیگر مجاز نیستید ( الله اکبر )

منشی – آقای آشیخ حسین کرمانی نوبت گرفته بودند که نوبتشان را به آقای لطیف صفری واگذار کردند آقای لطیف صفری .

یکی از نمایندگان – تصفیه ادارات را یک اشاره ای میکردید .

لطیف صفری – بسم الله الرحمن الرحیم . برای شادی روح همه شهدای گلگون کفن راه انقلاب بخصوص شهدای غرب کشور که اخیرا بدام توطئه گران افتادند و خون پاکشان را در راه به ثمر رسیدن انقلاب کبیر اسلامیمان نثار کردند از همه برادران و خواهران تقاضا می کنم فاتحه بخوانند ( حضار سوره حمد را تلاوت کردند ) در رابطه با شهادت ۲۰ تن از برادران پاسدارمان من بعنوان نماینده مردم بر حسب تعهدی که داشتم به محض با خبر شدن ضمن تماس با مقامات مسوول و در جریان گذاشتن اصل مطلب به منطقه رفتم و از نزدیک با خانواده شهدا و مسوولین امر و گروههای انتظامی تماس گرفتم و مسائلی که قبلا هم گزارش کرده بودیم و مردم خواسته بودند عنوان کردم و از مسوولین امور قاطعانه تقاضا کردم و تقاضا می کنم که هر چه زودتر جلو این فاجعه ها را بگیرند زیرا مساله در منطقه ای واقع شده که این اتفاق برای دولت و برای مردم شناخته شده است . منطقه دالاهو ، منطقه ای است که هم مرز است با عراق و کردستان از یکطرف و شهر کرمانشاه و اسلام اباد و قصر شیرین از طرف دیگر با توجه باینکه مرز کاملا کنترل نمیشود و منطقه کوهستانی است و بعد از انقلاب دولت حضور کامل در آنجا نداشته و مردم عشایر هستند و گروههای ضد انقلاب بخصوص عوامل مزدور دولت بعث عراق و خودباختگان و فراریانی همچون سردار جاف و پالیزبان و امثالهم که آنجا کانون فساد را تشکیل داده اند و تجهیز میکنند مردم را چه از عراق بطرف مرز و چه از عواملی که بعلت فرهنگی و اقتصادی بخصوص و یا اینکه بعلت فسادی که داشتند فرار کردند آنجا هستند اینها را تجهییز میکنند و بمنطقه میفرستند و ماهها است که در اینجا ایجاد اغتشاش می کنند و بصورت غارت اموال مردم و گروگان گرفتن و حمله به شهرها و به پادگانها و بمراکز انتظامی به همه جا و هر روز هم گسترده تر میشود متاسفانه آنچه که برای ما آنجا واقعا باز هم امیدوار کننده بود روحیه مردم منطقه بود که طبق معمول خیلی قاطعانه از منطقه پاکسازی کند و یا بخود مردم اجازه داده بشود که ریشه این فاسدین را در بیاورند و منطقه را بحالت امن اولی خودش برگردانند چه در مرز و چه در داخل ، ورود هیاتی مرکب از برادران ، حجت الاسلام حسین آقا نوه امام و حجت الاسلام محلاتی نماینده امام در سپاه پاسداران جناب میرسلیم و عده دیگر که تسلیتی بود برای مردم داغدیده و شهید داده منطقه سبب شد .

رئیس- آقای صفری یک دقیقه فرصت دارید .

صفری – که این روحیه بیشتر تقویت بشود و مردم بما دستور دادند و گفتند که مراتب جانبازی شان را به پیشگاه امام امت عرض کنیم و بگوئیم که مردم همچنانکه همیشه چه در طول انقلاب و چه در جریان انقلاب و چه بعد از انقلاب عملا ثابت کرده اند جان بر کف آماده اند برای نثار جان خود در راه تحقق انقلاب اسلامی . . .

رئیس- آقا وقتتان تمام شد .

باباصفری – من اگر اجازه بدهید پیشنهادی داشتم .

رئیس- پیشنهادتان را بعد بفرمائید و به یک وقت دیگر موکول کنید آخر جلسه خواهش میکنم بفرمائید پیشنهادتان را مرقوم بفرمائید .

باباصفری – در این زمینه معذرت میخواهم پیشنهاداتی دارم که کتبا خدمت هیات رئیسه میدهم .

رئیس- خیلی متشکرم – اقای محمودی بفرمائید .

مرتضی محمودی[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم .علاوه بر مطلب خودم مطلبی که از طرف بعضی از دوستان توصیه شد اینجا خدمت نمایندگان محترم عرض نمایم و آن مطلبی است که در رابطه سفارت ایران در فرانسه که مساله ای پیش آمده و در روزنامه هم دیدید گویا عده ای از دانشجویان مسلمان آنجا در کشور فرانسه در پاریس بعد از پیام امام برای پاکسازی سفارتخانه از آرم مخصوص رژیم شاهنشاهی و همچنین از عکسهای شاه و فرح که در آنجا بوده و همچنین روزنامه ایران آزاد که منتشر کننده اش یعنی یک از ناشرین آن در خارج بختیار هست در آنجا بوده رفتند که به پیام امام پاسخ بدهند اما متاسفانه گویا بدستور سفیر ایران با افراد دیگر مورد هجوم پلیس فرانسه قرار میگیرند و کتک کاری میشود و حتی حجاب از سر دختران مسلمان دانشجو برمیدارند و دو سه نفری را به زندان میفرستند و کتک کاری هم می کنند فیلم این جریان در رادیو تلویزیون موود است . که اگر بخواهند میتوانند به نمایش بگذارند لذا این برادران درخواست کردند که هر چه زودتر از وزارت امور خارجه ایران بخواهم اولا همه آن دانشجویان مسلمان که برای پاسخگوئی به پیام امام رفته اند آزاد بشوند و بعد هم این مساله را کاملا بررسی کنند و روشن بشود و به مجلس پاسخ داده بشود که بچه علت چنین جریانی صورت گرفته است . و من این را خلاصه کردم البته برادرمان این را نوشته بودند چون خودم هم مطالبی دارم اجازه بدهید همین اندازه بیشتر توضیح ندهم و اما در مورد مطلب اصلی خودم که در رابطه با مساله منطقه انتخابیه اینجانب شهرستان قصر شیرین مورد هجوم رژیم بعث عراق قرار میگیرد و حتی افراد بیگناه در شهر مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و زخمی میشوند و درگیری های مرزی دیگر پیش میاید اما با وجودیکه مشکلاتی هست پاسداران و نظامیان ، ارتشیان و همه گرچه خوب ممکن است اندکی کم کاریها از طرف بعضی از این ارگانها بشود ولی با قاطعیت جواب داده بشود اما مشکلاتی هست که من با برادران پاسدار در همین سفر اخیر که به شهرستان رفته بودم صحبت کردم پریروز هم اقای آذرمان از فرمانده سپاه پاسداران غرب کشور که تازه انتخاب شده بود . حالا گویا استعفا داده صحبت شده و مشکلاتشان را مطرح کردند ما در این مشکلی که در آنجا هست یعنی مشکل جاده های مرزی است که متسفانه تا حالا هیچ اقدامی برایش نشده جاده های خاکی مرزی که بیشتر از هر چیز برای برادران پاسدار ما و برای ارتشیان و مردم بیگناه خطر دارد زیرا در آنجا مین گذاری می کنند و تا حالا در ظرف دو سه ماه بیش از صد نفر از پاسداران و مردم بیگناه نظامیان در برخورد با مین کشته و زخمی شدند و تعداد زیادی هم از تانک و نفربر و خودروهای ارتشی و نظامی ما در برخورد با مین از بین رفته و خراب شده که قیمت یکی از اینها میتوانست همه جاده های مرزی را آسفالت کند من نمیدانم این مسوولین امر چرا اینقدر نسبت به این مساله سهل انگار هستند و توجه چندانی به این مساله ایست که برادران همیشه از آن گله دارند همینطور که برادرمان . . .

رئیس- آقای محمودی وقتتان تمام شد .

محمودی – این پنج دقیقه وقت کمی است برای گفتن مطالب مهم ترتیبی داده شود که نمایندگان بتوانند یک ربع ساعت صحبت کنند .

فدائی – اقای رئیس چه اشکالی دارد که جلسه را زودتر شروع کنیم که نمایندگان مطالب خودشان را بیان کنند .

آقا محمدی – نوشتن اسامی باید مطابق آئین نامه باشد این آئین نامه عینا آئین نامه شاهنشاهی است ، این کاری است که در گذشته هم میشد این چه بساطی است ملت انتظار دارد (زنگ رئیس )

رئیس- اخطار می کنم آقای محمدی که بنشینید چرا داد میزنید .

آقا محمدی – شما باید اصول را رعایت کنید . نمایندگان باید حرف خودشان را بزنند ما هر چه گفتیم شما رعایت نمی کنید .

رئیس- چرا از حدود خودتان خارج میشوید باید یک اصولی و مقرراتی باشد همینطور که نمیشود . . ( آقا محمدی (زنگ رئیس- نمایندگان سکوت کردند ) این چه حرفهائی است که میزنید چه اصولی چه مقرراتی ؟ این همان برنامه های گذشته و شاهنشاهی است . . . بیائید فکری مردمی بکنید . . .

محمودی – از آقای دکتر سحابی خواهش می کنم که وقت بیشتری به نمایندگان بدهند و مجلس زودتر کار خودش را شروع کند تا نمایندگان مشکلاتشان را در اینجا مطرح کنند .

رئیس- تاکنون به دیگران هم همین اندازه وقت داده شده شما هم به همان اندازه استفاده کردید ( محمودی – این که من گفتم برای آینده است ) در آینده فکری خواهیم کرد .

دکتر هنجی – آقای دکتر سحابی ما میدانیم در مجلس افرادی که میآیند حرفی را که می خواهند عنوان بکنند این حرف از یک جائی شروع میشود و به جائی ختم میشود اگر قرار باشد که این حرف قطع یا درز گرفته شود نه برای ملت مفهوم است و نه هیچکس دیگری . . .

رئیس- مجلس در مقام نطق قبل از دستور که نیست من مطلب شما را فهمیدم که چه میخواهید بگوئید .

دکتر هنجی – شما اجازه بدهید من حرفم را بزنم شما توی حرف ناطق می دوید و وقت گوینده را با تذکرات خودتان می گیرید اجازه بدهید من عرضم را بکنم . من عرض می کنم یک نماینده مطلبی را تهیه کرده آمده آنجا بخواند و . . .

رئیس- در حدود پنج دقیقه باید حرفش را بزند و مطالبش را در چهارچوب پنج دقیقه تنظیم کند .

دکتر هنجی – آقای محترم اجازه بدهید من حرفم را بزنم شمائی که . . .

رئیس- شما اگر حرفی دارید بیائید با خود من صحبت کنید . خواهش می کنم وقت مجلس را نگیرید .

دکتر هنجی – شما نمی گذارید من حرفم را بزنم ( زنگ رئیس – همهمه نمایندگان)

آقا محمدی – آقای دکتر سحابی باید شعبه ها تشکیل شود و روسای شعب نظرات ما را منعکس کنند ( زنگ رئیس – همهمه نمایندگان)

محمودی – در پنج دقیقه وقت که نمیشود مسائل را مطرح کرد وقتی که بسم الله الرحمن الرحیم را شروع کنیم وقت تمام میشود اگر وقت را یک ربع ساعت کنید بهتر است .

رئیس- اسامی غائبین جلسه گذشته قرائت میشود .

(به شرح زیر قرائت شد)

اسامی غائبین روز یکشنبه ۱۳۵۹/۴/۱۵

آقایان : منوچهر متکی – عبدالرضا اسدی نیا – خسرو قشقائی – سید احمد زرهانی – فخرالدین حجازی – عزت الله سحابی – فضل الله محلاتی – لطیف صفری – عبدالمجید معادیخواه – غلامرضا حسنی بزرگ آباد – محمد خلیلی – محمد علی منتظری نجف ابادی – محمد رضا امین ناصری – یونس محمدی – فتح الله امید نجف آبادی – سید احمد مدنی – علی محمد بشارتی جهرمی – محمد صادق صادقی گیوی خلخالی – سید حسین پور میرغفاری – ارسلان فلاح – حجت انصاری – جعفر توکلی - . .

متکی – در هیچ جلسه ای من غائب نبودم چرا . . .

دکتر دیالمه – این لیست در اینجا است شما اگر امضایتان نباشد غائب محسوب میشوید . این را ما دائما در جلسات متعدد تذکر دادیم ولی باز اقایان میگویند ، ما حاضر بودیم . امضاء شما در این لیست نیست . ضمنا آقایان محمد صادق صادقی گیوی خلخالی – ارسلان فلاح حجت انصاری – امین ناصری جزو معذورین بودند .

شرافت – این صحیح نیست که کسی که خودش حاضر است و امضایش نیست غائب محسوب میشود .

دکتر دیالمه – شما بفرمائید ما غیر از لیست چه کار میتوانیم انجام بدهیم آقایان همیشه بعد از جلسه همین مطالب را گفته اند ما لیستی گذاشتیم و از آقایان نمایندگان خواهش کردیم این لیست را امضاء کنید شما تشریف نمی برید امضاء کنید و باز می گوئید ما در جلسه حاضر بودیم شما راه دیگری را اگر میدانید برای حضور و غیاب بگوئید .

طرح گزارش شعبه ۸راجع به اعتبارنامه اقای علی مهیمی و اعاده آن به شعبه و قرائت استعفاء نامه آقای محمد تقی مطهری فریمانی[ویرایش]

رئیس- آقایان ساکت باشید وارد دستور میشویم گزارش شعبه ۸قرائت میشود . آقای شجونی مخبر کمیسیون ۸بفرمائید .

شجونی ( مخبر شعبه ۸)[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم – دیروز در شعبه هشت به یک پرونده رسیدگی شد که الان اعلام می کنم و قبلا اجازه می خواهم این جمله را عرض کنم که از تصادف ایت الله خلخالی افراد ضد انقلاب خوشحال شد ولی بحمدالله چیزی نبود و ان شاء الله ایشان به مجلس خواهند آمد ( رئیس-‌آقا گزارش را قرائت بفرمائید – خنده نمایندگان )‌و اما راجع به گزارش .

پرونده انتخاباتی آقای علی مهیمی از شهرستان کهنوج در ساعت ۱۱/۵ - ۵۹/۴/۱۵ در شعبه ۸مورد بررسی قرار گرفت البته تفصیل آنرا من نوشتم که با هفت رای ممتنع و شش رای موافق و دو رای مخالف پرونده ایشان طبق صورتجلسه ای که ما کردیم تایید شد ولی امروز اظهار داشتند که آراء ممتنع در جلسه علنی به حساب نمی آید ولی در شعبات آراء ممتنع ، مخالف تلقی میشود و اگر صورت جلسه شعبه ما باشد تایید شده است و اگر این مساله که برای ما لاینحل است پرونده ایشان رد شده است .

رئیس- باید این را خودتان روشن کنید که منظور چیست ؟

شجونی – اگر اینجور است ۶رای موافق آورده است .

رئیس- خود جنابعالی که نمیشود کمیسیون در این خصوص اولی تر است .

شجونی – اگر کمیسیون اولی تر است ما صورت جلسه داریم که تایید شده است .

دکتر دیالمه ( منشی ) – آقای شجونی من برای شما توضیح دادم و ماده آئین نامه را مجددا میخوانم : ‹‹ مناط اعتبار برای رسمیت هر یک از شعب حضور بیش از دوسوم اعضاء میباشد و تصمیمات باکثریت آراء عده حاضر معتبر است ›› آن مطالبی را که مربوط به آراء ممتنع است مربوط به جلسه علنی است بنده این را برای شما توضیح دادم .

رئیس- آقای شجونی این را چه جور تلقی میکنید آیا رد شده تلقی میکنید ؟ من باید چگونه عمل کنم ؟

منشی – رد شده چون اکثریت ندارد (زنگ رئیس )‌

رئیس- آقایان اجازه بدهید بنده این گزارش را از دستور خارج میکنم و مجددا آنرا به شعبه میفرستم تا در این خصوص مطالعه کنند و گزارش مجددی بدهند .

منشی – اجازه بدهید آقای دکتر یزدی توضیح بدهند .

رضا اصفهانی – اگر اجازه بدهید در این خصوص من توضیح بدهم .

رئیس- بهرحال چون کاملا مشخص نیست در اینخصوص پس از مطالعه بیشتر گزارش مجددی خواهند داد .

رئیس- راجع به اعتبار نامه آقای محمد تقی مطهری فریمانی دیروز بحث شده بود استمهال بعمل آمد و موکول به امروز شد ، آقای مطهری شرحی نوشته اند که من قرائت میکنم :

بسم الله الرحمن الرحیم . ریاست محترم مجلس شورای اسلامی – اینجانب محمد تقی مطهری فریمانی نماینده منتخب بخش فریمان و سرخس و احمدآباد بخاطر اینکه احساس میکنم در بیرون از مجلس بهتر میتوانم خدمت به جمهوری اسلامی بپردازم بدینوسیله استعفای خود را از نمایندگی تقدیم میدارم . ( تکبیر نمایندگان ) بنابراین طرح اعتبارنامه اقای مطهری در مجلس منتفی گردید

نصراللهی – بنده سوالی داشتم .

نصراللهی – ما مکرر در رابطه با مردم با این مساله مواجه هستم و خود منهم بعنوان یک نماینده باین مساله معترضم و آن مساله پرونده آقای خسرو قشقائی است که حدود یکماه است که کمیسیون تحقیق آنرا رد کرده است به هیات رئیسه و هنوز مطرح نشده است و یک موجی در جامعه ایجاد کرده و مردم را به تلاطم انداخته و مردم را در این قسمت مشکوک ساخته . این را خواتم توضیح بدهند .

رئیس- سوال را بسیار ساده میتوانستید بکنید پرونده ایشان تحت رسیدگی است به مجلس احضار شده اند که بیایند از خودشان دفاع کنند .

یکی از نمایندگان – پرونده ایشان تمام شده است اقای دکتر سحابی .

منشی – منظور ایشان این است که از طرف هیات رئیسه رسما توضیحی داده بشود که بدانند در چه مرحله ایست .

رئیس- طبق مقررات قانونی عمل شده است ما منتظر مراجعه ایشان هستیم چون تا روز شنبه نیامده بودند مجددا بایشان اخطار کردیم و اقدام خواهد شد .

صفاتی – اقای رئیس اجازه بدهید من سوالی دارم در اینمورد بنظر من هیات رئیسه مرتکب خلاف شده است (زنگ رئیس )‌

رئیس- بفرمائید بنشینید در این خصوص بنده توضیح کافی دارم ( همهمه نمایندگان – زنگ رئیس )

صفاتی – افای رئیس کمیسیون تحقیق پرونده ایشان را رد کرده به مجلس ولی هیات رئیسه روسای شعب را دعوت کرده . . . (زنگ رئیس -همهمه نمایندگان)

رئیس- بفرمائید آقا خواهش میکنم بنشینید این در اختیار هیات رئیسه است تا هر موقع که لازم است طبق مقررات عمل کند .

فخرالدین حجازی – بنده یک عرض ضروری دارم اجازه میفرمائید .

رئیس- آقایان اگر مجلس را متشنج کنید من جلسه را ترک خواهم کرد. (همهمه نمایندگان)

یکی از نمایندگان – اقا نمایندگان باید حرفشان را بزنند و مسائلی که دارند مطرح کنند .

رئیس- اینها مطالبی است که اقایان بهتر است بخود هیات رئیسه مراجعه کنید تا جواب بشنوید و قبل از اینکه خود نشنیده اید انها را در اینجا مطرح نفرمائید .

فخرالدین حجازی – آقای رئیس یکدققه اجازه بدهید یک عرضی دارم .

رئیس- بفرمائید .

فخرالدین حجازی – آقایان نمایندگان بنده الان از راه رسیده و گردآلود از فیروز آباد فارس میآیم . از منطقه عشایری فارس و در آنجا در چندین شهر بین عشایر صحبت کردم عشایر تسلیم فرمان امام هستند عشایر مبارز و مومن فارس هیچگونه گستاخی ندارند و تسلیم محض امام هستند بنده دیروز در فیروزآباد صحبت کردم چندین هزار نفر از من خواستند که الان در مجلس شورای اسلامی اعلام کنم که از خانمها بیزارند و هیچگونه وحشتی از خان ندارند و هیچگونه همکاری هم با خانها ندارند و خانها تنها هستند و عشایر از فرمان امام اطاعت میکنند . ( تکبیر نمایندگان ) .

محمد خامنه ای – آقای دکتر سحابی من اخطار نظامنامه ای دارم ما طبق مقررات یک رسیدگی در شعبه داریم و یک رسیدگی مجدد در کمیسیون تحقیق و بلافاصله یک رسدگی نهائی در جلسه رسمی . ما تعویق نداریم اگر بنا باشد و قرار باشد پرونده ای نظر به مصالحی رسیدگیش عقب بیفتد بعد از اتمام تشریفات باید با نظر تمام مجلس باشد ، به گواهی بعضی از روسائی که در اینجا تشریف دارند روسای شعب را هم در این مورد دعوت نکرده اید بعلاوه شما گاهی اوقات هم که بعنوان رسیدگی روسای شعب را دعوت میکنید دعوت روسای شعب موضوعیت ندارد آنها به لحاظ اینکه رئیس شعبه هستند و نظر بیست نفر اعضای شعبه را گزارش میدهند . نظرشان معتبر است و چون در اتاقهای دربسته تصمیم میگیرید و لذا تعویق این پرونده هم خلاف مقررات است . . .

رئیس- آن ماده ای که شما این اعتراض را بر اساس آن اجازه خواستید و صحبت کردید آن ماده کدام است و کجاست ؟ اخطار نظامنامه ای شما بر اساس چه بود بخوانید ببینم .

محمد خامنه ای – اگر کمیسیون تحقیق ظرف ده روز نظر خود را به مجلس نداد چه میشود ؟ ( رئیس-‌شما ماده ای را که اشاره کردید آنرا بخوانید )‌آقای دکتر سحابی من متخصص این هستم ( رئیس- متخصص درست ولی شما طبق کدام ماده صحبت میکنید ؟ )‌وقتی ماده ای بالصراحه نبود شما باید به آنقدر متیقن اکتفا کنید و . . . ( رئیس- شما از خودتان دارید تفسیر بیمورد میکنید ) آقای دکتر سحابی شما بارها آئین نامه را نقض کردید و برخلاف آن رفتار کردید

رئیس- بفرمائید بنشینید شما از حدود حقتان تجاوز میکنید اخطار نظامنامه ای شما بر چه اساسی است آن ماده ای را که بآن استناد میکنید قرائت کنید .

محمد خامنه ای – بنده وکیل مردم هستم و مجبورم اینجا بگویم اخطار نظامنامه ای بود ولی شما توجه نکردید . . . هیات رئیسه و شخص سرکار برخلاف نظر مجلس حق ندارد پرونده ای را که از هر جهت تمام است دنبال کند (‌زنگ رئیس ).

رئیس- بفرمائید بنشینید .

کریمی – این اعمال نظر است چرا پرونده ای را که تمام است به تعویق میاندازید ؟

رشیدیان – چرا هیات رئیسه باید تصمیم بگیرد ؟ طبق کدام ماده .

رئیس- هیات رئیسه برای همین کار نشسته است .

رشیدیان – شما بیست روز است که پرونده آقای خسرو قشقائی را که کمیسیون تحقیق رد کرده نگهداشته اید برای چه ؟ مجلس حق دارد که این را از شما سوال بکند یا نه ؟

رئیس-‌در موقع خودش که در اینجا مطرح شد به شما عرض خواهم کرد بفرمائید از آقای دکتر یزدی خواهش میکنم تشریف بیاورند و گزارشهای کمیسیون تحقیق را قرائت بفرمایند .

طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به اعتبارنامه آقایان خسرو ریگی و شیخ اسماعیل معزی[ویرایش]

دکتر یزدی – بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین خواهران و برادران سلامعلیکم قبل از قرائت گزارش کمیسیون از طرف کمیسیون موظف هستم که بعضی مطالب را بعرض مجلس محترم برسانم خصوصا اینکه دیروز در رابطه با مساله ای که مطرح بود خواستم یک یادآوری نظامنامه ای بکنم که فرصت نشد مخصوصا اینکه این مطالب در صورتجلسات قید میشود این تذکر لازم بود مساله اینطور نبود که ما بیک نماینده ای که به کمیسیون میآید از خودش دفاع کند پنجدقیقه وقت داده باشیم یا کمتر ، جریان کار کمیسیون بدین ترتیب است که ما پرونده ها را ابتدا با دقت قرائت میکنیم حتی اگر لازم باشد افرادی از طرف کمیسیون ماموی میشوند به مراجع و مقامات مختلف برای تهیه اسناد و مدارک مراجعه کنند و بعد بر روی این مطالعات که میشود سوالات طرح میشود و نماینده مربوط در کمیسیون حاضر میشود و به آن سوالاتی که عنوان میشود پاسخ میدهند بعضی از اوقات این بحث ها بیش از یکساعت طول میکشد و بهیچوجه چنین چیزی نبوده که دیروز در اینجا گفته شد که به آن نماینده مربوطه که اعتبارنامه اش در اینجا رد شد پنجدقیقه یا کمتر باو فرصت داده شده دوم اینکه رای کمیسیون و تصمیم نهائی کمیسیون صرفا بر اساس یک سند یا عکس نیست بلکه آن سند یا آن عکس باضافه بررسی کنید عملکرد و خط مشی آن نماینده در دورانهای گذشته مورد نظر قرار خواهد گرفت و یا قرار گرفته است نکته سوم این است که کمیسیون تحقیق با نهایت دقت عمل میکند و مایل است که با این دقت عمل بکند بنابراین از تمام نمایندگان محترم که در جلسه علنی اعتراض کردند استدعا میشود و این برای چندمین بار است این کار تا بحال صورت نگرفته و رسیدگی به بعضی از پرونده ها بهمین دلیل به تعویق افتاده است همچنین چون ارجاع این پرونده ها به کمیسیون تحقیق از طریق جلسه عمومی است نمایندگان محترمی که ا ان امر مطلع میشوند و سند یا اسنادی نسبت به آن شخص و یا آن پرونده دارند آنرا در اسرع وقت به کمیسیون بدهند تا کمیسیون بتواند بررسی بکند قبل از آنکه آن مطلب به جلسه علنی کشیده بشود و فرصت بررسی و رسیدگی نسبت به آن قضیه پیدا نشود . پرونده هائی نظیر همین پرونده ای که از شعبه ۸در اینجا قرائت شد که رای ممتنع داشته باین معنا است که اعضای محترم آن شعبه نتوانسته اند در مورد آن پرونده تصمیم بگیرند حالا با مطالعاتشان و بررسیهایشان ناقص است و کافی نیست یا به علل دیگر بهر صورت ارجاع این پرونده به کمیسیون تحقیق جز اینکه کار ما را مشکل تر کند چیز دیگری نیست و این وظیفه اولیه شعبه است که بدنبال اسناد و مدارک برود و بحث بیشتری در شعبه بشود تا وقتی بیک جمع بندی رسید بعد تصمیم نهائی خود را به مجلس بیاورند اما گزارش کمیسیون تحقیق . موضوع : گزارش کمیسیون تحقیق در مورد انتخابات خاش و اعتبارنامه آقای خسرو ریگی .

پرونده انتخابات خاش و اعتبارنامه آقای خسرو ریگی که از طرف شعبه چهارم به کمیسیون تحقیق ارجاع شده بود در کمیسیون مطرح و بررسی شد بدلیل شکایات متعددی که به کمیسیون رسیده بود و دو نفر از اعضاء کمیسیون ماموریت یافتند و به منطقه سفر کرده و تحقیقات محلی بعمل آوردند مبسوطی به کمیسیون ارائه دادند کمیسیون تحقیق بعد از استماع توضیحات آقای خسرو ریگی و گزارشات نمایندگان اعزامی به منطقه ، با اکثریت آراء ابطال انتخابات خاش را تصویب نمود . دلایل ابطال انتخابات و رد صلاحیت آقای خسرو ریگی بشرح زیر است :

الف – کیفیت برگزاری انتخابات

۱- اعمال نفوذ هیات نظارت که کلا از بستگان آقای ریگی بودند .

۲- ایجاد جو تشنج و ناسالم و اعمال زور و ضرب و شتم برادر رقیب انتخاباتی که به گواهی پزشک بستری و نیمه مفلوج است .

۳- اعمال نفوذ مسوولین شهرستان خاش که اکثر از بستگان نزدیک آقای ریگی میباشند .

۴- تقلبات و تخلفات در انتخابات توسط بازرسان اعزامی که به تفصیل گزارش شده است .

ب- صلاحیت آقای ریگی ، با توجه به بافت عشیره ای و خان خانی در خاش و عملکرد خوانین در گذشته با مردم و همکاری آنان با رژیم خائن و اینکه آقای خسرو ریگی خود از بستگان به این بافت میباشد و با توجه به اینکه نامبرده ۲۳ سال ساکن آمریکا بوده است و بدور از مصالح ایران بطور عام و مسائل و مشکلات مردم بلوچستان بطور خاص بوده اند و با توجه به موضع گیری ایشان در دانشگاه بلوچستان نسبت به انقلاب اسلامی و یا در نظر گرفتن اظهار نظر شخصیت های مطلع و مورد وثوق در بلوچستان به صلاحیت نامبرده کمیسیون تحقیق رای به عدم صلاحیت نامبرده داده است .

با تشکر مخبر کمیسیون تحقیق یزدی

رئیس- آقایانی که بعنوان مخالف و موافق در این زمینه قصد صحبت دارند خود را مشخص کنند .

لاهوتی – بنده بعنوان مخالف میخواهم صحبت کنم .

زرهانی – منهم مخالفم .

حائری زاده – بنده هم بعنوان مخالف صحبت میکنم .

رئیس- آقای لاهوتی شما بفرمائید .

لاهوتی[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم – تقاضا میکنم اگر مطالبم در یکربع ساعت تمام نشد ناطق دومی که میخواهد صحبت کند اگر دید که این تذکرات مفید هست عنایت بکند و چند دقیقه ای از وقتش را بم لطف کند بنده دیروز اراده کرده بودم بعنوان موافق آقای جوانمردی بحسب صورت بیایم اینجا و یک مساله ای را پیشنهاد بکنم بعد دیدم که ممکن است بعنوان موافق بگویم و بعد موفق نشوم آنچه را که باید اینجا بگویم آنوقت بعنوان موافق با آقای جوانمردی متهم بشوم این بود که منصرف شدم . درباره آقای ریگی من حدود ۱۰-۱۱ماه بعنوان سرپرست سپاه پاسداران انجام وظیفه میکردم و تقریبا از نقاط مختلف مملکت حرکات ضد انقلابی را شاید بیشتر از بعضی آقایان نمایندگان از جهت اینکه مسوولیتی را بعهده داشته ام بدانم . اولین مساله ای که باید عرض کنم بعنوان پیشنهاد آن این است که ما درباره آقای جوانمردی فکر میکنم با توجه باینکه یکباره در حدود ۶۰-۷۰ نفر ( یکی از نمایندگان – مطلب اصلی را بیان بفرمائید ) اجازه بفرمائید ( رئیس- آقای لاهوتی درباره مطلب اصلی . . . )‌اجازه بدهید این مقدمه بحث آقای ریگی است صبر کنید من یکربع ساعت وقت دارم صحبت کنم العجله من الشیطان صبر بفرمائید ( حججی – درباره ریگی و عدم صلاحیت ایشان صحبت کنید ) اجازه بفرمائید من درباره آقای ریگی دارم صحبت میکنم ( رئیس- راجع به خود آقای ریگی صحبت کنید ) من دارم راجع به آقای ریگی صحبت میکنم منتها با توجه به یک مقدمه کوتاه که اگر تا الان صبر کرده بودید تمام شده بود همین الان تمام شده بود بنده دیروز میخواستم بعنوان موافق صوری آقای جوانمردی اینجا به نمایندگان مجلس پیشنهاد بکنم که اصولا وقتی برای اقای حوانمردی ( با توجه به وضع اخیری که در تبریز پیش آمد ) چقدر خوب بود که ما تصویب میکردیم یک کت و شلوار اینجا میآوردیم چون عنوان نمایندگان مردم راداریم ، کت و شلوار را به تن آقای جوانمردی میکردیم و میگفتیم مجلس شورای اسلامی این حق را دارد که این شخص که ۶۰ نفر طلبه ای را که معلوم نبوده چه جور ساخته شده آورده و مردم میاندوآب را فریب داده اند تا همچون شخصی را به نمایندگی مجلس رسانیده اند ، نمایندگان مردم ایران این حق را داریم که عمامه ایشان را تحویل بگیریم و ایشان را بدون عمامه بفرستیم بیرون ( یکی از نمایندگان – این موضوع را دیروز میخواستید بگوئید ) شما تایید نمیکردید من میخواستم همین پیشنهاد را بنمایم ( محمد غفاری – راجع به عدم صلاحیت آقای ریگر نگفتید ) ( رئیس- چرا از مطلب اصلی دور میشوید ) و اما درباره آقای ریگی میخواهم عرض کنم با توجه به آنچه که در گزارش کمیسیون تحقیق از طریق جناب آقای دکتر یزدی ارائه شد ، ایشان بیشتر عمرش را ( چون این را اضافه نمایم که بنده یکی دوبار قیافه ایشان را بیشتر ندیده ام ) .

یکی از نمایندگان – چرا از مطلب اصلی خارج میشوید ؟

رئیس- آقا صحبتتان را ادامه بدهید تازه شما میخواستید وارد اصل موضوع بشوید که دوباره . . .

لاهوتی – من دارم عدم صلاحیت آقای ریگی را مدلل میکنم شما عجله می کنید .

رئیس- شما با این ترتیب تازه اضافه وقت هم میخواستید .

لاهوتی – شاید آن بنده خدائی که بعد از من میخواهد صحبت کند دلش بحال من سوخت که اینجا مظلوم واقع شدم و یکربع وقتش را بمن داد چطور ‹‹ فحمل علیه من کل جانب ›› شده و از همه طرف بمن حمله میشود من میخواهم اثبات کنم که آقای ریگی را فقط اعتبارنامه اش را تصویب نکرده اند و ایشان را فرستاده اند که در خاش باشد و باز موجبات عدم امنیت منطقه را فراهم بکند این را انقلاب نباید اجازه بدهد من میخواستم این را بگویم که آقایان اجازه نمیدهند من حرفم را بزنم .

غفاری – خوب این را از اول میگفتید .

لاهوتی – از اول دارم میگویم پس بگذارید از اول نتیجه را بگویم بنده معتقدم که آقای ریگی را باید از اینجا فرستاد به زندان اوین و شرای دادستانی هم باید درباره ایشان بررسی بکند با گزارشاتی که من در موقع تصدی سپاه پاسداران از خانواده ریگی علیه انقلاب دارم این را میخواهم مستدل بکنم و بعرض نمایندگان برسانم .

رئیس-‌بگوئید آقا ادامه دهید .

لاهوتی – اما گرفتار آقای دکتر سحابی هستیم که خیلی عجله میفرمایند ( خنده نمایندگان ) و همینطور گرفتار بعضی اقایان نمایندگان هستیم که اصلا نمیگذارند حرفم را بزنم .

رئیس- آقای لاهوتی خواهش میکنم مطلبتان را بفرمائید وقت تنگ است ( خنده نمایندگان )

لاهوتی – لابد آقایان خبرنگاران هم مینویسند خنده نمایندگان خانواده آقای ریگی در گذشته المدالله متنعم بودند و ابا عن جدا نماینده مردم خاش در مجلس شورای ملی آنروز که نزدیک سرچشمه است بودند و آنجا داد سخن داده اند و جزو خوانین آن زمان بوده اند بر اساس همان روابطی که با خاندان شاهنشاهی داشتند شما همانطور که میدانید اینها سالیان دراز وکیل و نماینده بودند جناب آقای ریگی هم که اینجا تشریف آورده که من یکی دوبار قیافه شان را دیده ام تقریبا با کمتر از ۳۰ سال دارند یا حدود سی و چند ساله هستند مخبر کمیسیون هم اعلام فرمودند که ایشان ۲۲ سال از عمر شریفشان را در آمریکا گذرانده اند خانم دستغیب هم اشاره فرمودند که در همانجا با یک خانم آمریکائی هم ازدواج فرموده اند در دورانی هم که خاندان آقای ریگی وکیل میشدند بعد خاندان ریگی در خاش رژه میرفتند و اعتبارنامه خودشان را قبل از اینکه به مجلس شورای ملی آنروز ارائه بکنند در خود خاش ارائه میکردند و مردم را میترساندند و آن مقدمات خانخانی را اجرا میکردند گزارش رسیده چون این را بنده بطور قطع و یقین نمیدانم گزارش رسیده حکایت میکند که این اقای ریگی هم بر طبق هما ضابطه یعنی همان ضابطه ای که قبل از انتخابات آباء و اجدادشان در آنجا اجرا میشد ایشان هم همان کار را کرده اند و بعد از پیروزی صوری انتخابات همان رژه را در شهر خاش و توابع رفته اند و ایجاد خوف و عدم امنیت در آنجا کرده اند از قیافه آقای ریگی هم چنین بر میاید که هیچ اطلاعاتی از اسلام ندارند بنده این را مدعی هستم همین الان ایشان بیایند و اطلاعات خودشان را از اسلام بگویند که اصلا به چه مناسبت در انقلابی که مردم بخاطر جمهوری اسلامی کردند مثل آباإ گرامیشان که برای پیروزی انقلاب هیچ سرمایه گذاری نکردند خود ایشان هم برای پیروزی انقلاب یک قدم برنداشتند هیچگونه اطلاعی هم از اسلام ایشان ندارند چون بنده این خانها را یک مقداری میشناسم هیچ اطلاعی ندارد چه گناهی بزرگتر از این که ایشان با یک جریاناتی که از دولت جمهوری اسلامی بوجود آمده و میرود که برای اولین بار آخرین امید بشریت در استقرار یک حکومت الهی تشکیل بشود ما آقای ریگی را فقط بعنوان نمایندگان مردم با توجه باینکه رقیب شان را کتک زده اند با توجه باینکه مخبر کمیسیون گفت که نیمه فلج شده است ما وظیفه مان بعنوان نمایندگان مردم فقط همین است که رای کبود بدهیم و بنده بشخصه اگر نیروئی داشته باشم شخص ایشان را بازداشت میکنم و ایکاش من بعنوان سرپرست سپاه پاسداران ایجام وظیفه میکردم برای همین کار شخص ایشان را بازداشت میکردم و در یک محاکمه علنی مقدمات پیروزی انتخاباتشان را برای مردم خاش و توابعی که از فشار خانها گفت پرسید یکی که عاشقی چیست ؟ گفتم که چوما شوی بدانی . شما خیلی نمیدانی که خانها چه کردند و مردم چقدر زیر فشار اینها بودند از مردم خاش که خان زده هستند باید از آنها بپرسید . بنده میخواهم پیشنهاد کنم جناب آقای دکتر سحابی نمایندگان محترم مجلس ، خبرنگاران ، من بعنوان یک نماینده با توجه به اطلاعاتی که از دسیسه های خانواده ریگی در خاش و در بلوچستان دارم و گزارشاتی که بمن رسیده است بیائید تصویب کنید آقای ریگی را در اینکه اعتبارنامه ایشان در اینجا تصویب نمیشود من شکی ندارم و حتی شاید ۹۹% رای مخالف بدهند و خیال میکنم یک رای موافق هم نیاورد برای اینکه این خاندان شناخته شده است اما میگویم باین اکتفا نکنیم و فقط یک خان و خانزاده را که تا اینجا آمده و بعد از اینجا برود و شروع بکند به دسیسه بازی و تقلب کاری و شروع کند بایجاد عدم امنیت هیچ گناهی بزرگتر از این نیست که یک فردی را که جامعه نسبت باو بدبین و ظنین است و در محیط خودش یا با ارعاب موفق شد ، یا با قلب ماهیت والا من از شما میپرسم الان در این مملکت باز هم ک خانی میتواند پیروز بشود ؟ در حالیکه رهبر این مملکت مشخص است . نمایندگان مردم مشخص شده اند ، جریانات در این مملکت مشخص شده است ، این موضوع را فقط به همین نحو اکتفا نکنید که این آدم فردا اینجا نباشد این کافی نیست اگر ایشان را الان آزادش بکنیم خیال میکند که باز هم میتواند کاری بکند در حالیکه هیچ کاری نمیتواند بکند اما من این پیشنهاد را اگر در مجلس از نظر قانون ممکن نباشد من از دادستان کل انقلاب واقعا تقاضا میکنم که قبل از اینکه ایشان از مجلس بروند اصلا ممکن است مخفی بشود ایشان را بازداشت بکنند و این مساله را نمایندگان ، تعقیب بکنند . چون فقط آقای ریگی نیست بعضی دیگر هم هستند که مثل آقای ریگی هستند و اینجا حضور دارند و از جهات دیگر به مجلس راه یافته اند .

رئیس- مراقب وقتتان باشید .

لاهوتی – یکربع وقت هم برای من زیاد است و همین الان هم عرضم را تمام می کنم فقط میخواستم تمنا کنم که اگر راهی هست که آقای ریگی مجددا به آمریکا نرود و به اربابانش نپیوندد ، بازداشت بشود و از این جا یک چند صباحی هم برود به اوین ببیند آنجا چه خبر است با اینکه زندان ، زندان اسلامی است و در آن جا به متهمین کوچکترین اهانتی را نمی کنند ولی در آن محیط دربسته یک چند صباحی بماند و بعد حقایق را برای ملت ایران بازگو کند و بگوید که من این ۲۲ سال آن جا چکار کردم و بعد بگوید خاندان ریگی در گذشته چکار کردند و بعد هم بگود من چگونه نماینده شدم و چطور مردم را گول زدم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ( تکبیر نمایندگان )

رئیس- آقای زرهانی بفرمائید .

زرهانی[ویرایش]

بسم الله قاصم الجبارین ، نکته ای را که من بیاستی عرض کنم هیچگونه شناخت قبلی نسبت به آقای ریگی ندارم و تا الان هم به شهادت خودشان با ایشان فقط سلام و علیک داشته ام این مسائلی را که طرح می کنم در دفاع از حقوق ملت ایران بالاخص مردم مستضعف خاش میباشد نکته دوم این است که من اعتراض دارم هم به دولت موقت و هم به وزارت کشور فعلی که چرا تمام پست ها و مقامات حساس را بر اساس سازشکاری به یک خانواده فئودال که سابقا هم تمام امور شهر در کنترل آن ها بوده است واگذار کرده است اما دو مورد اعتراضی که به عنوان مخالفت با ایشان دارم بعد از این که ما در سالگرد شهادت آیت الله مجاهد سعیدی در مجلس فاتحه ای که در مدرسه عالی شهید مطهری برگذار شده بود چند نفر از برادران پیشنهاد کردند که ما برویم به عیادت رقیب انتخاباتی آقای خسرو ریگی برادر رقیبشان وقتی که نزدیک پل رومی وارد یک خانه کوچکی شدیم دیدیم که مردمیان سالی با یک حالت رقت باری و فلج روی زمین افتاده و قدرت تکلم هم ندارد و دست چپ او هم به زور بلند میشد و بعضی از مطالب را می نوشت وقتی که قضیه را پرسیدیم عینا همان چیزهائی را گفت که اشرف خاشی آن شخص مجروح برای مجلس نوشته بود و همه مطالعه کرده بودند من به این کار و این عمل غیر انسانی که واقعا در قرون وسطی هم اتفاق نیفتاده به شدت معترض هستم و از نمایندگان مردم میپرسم آیا کسی که به برادر رقیبش این همه بی رحم باشد آیا هیچگاه به مردم مستضعف و مسلمان و مظلوم خاش که از محروم ترین و عقب نگهداشته ترین اقشار این مملکت هستند ترحم خواهد کرد ؟ این اولین مورد اعتراض و مخالفت من است ، دوم این که طبق عرف انقلاب کسی میتواند نماینده یک منطقه باشد که هماهنگ و برخاسته از خود مردم باشد مردمی که هم از نظر مالی ضعیف هستند و هم از نظر شاید بعضی جهات دیگر و از نظر فکری و هم این که واقعا مسلمان و درد کشیده هستند چرا باید یک نفر که در اصل نماینده ایرانیان مقیم آمریکاست بر اساس یک سری موازین غلط وارد مجلس بشود . خوب این مخالفت من بود و امیدوارم نمایندگان مردم بر اساس شناختی که از امام امت و از حرکت انقلابی مردم ایران و از نقش ویژه انقلاب در منطقه دارند رای خودشان را بدهند و ایشان را از مجلس بیرون کنند ، والسلام .

رئیس- آقای حایری زاده بفرمائید .

حائری زاده[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم . رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو اقولی من هیچ آشنائی نه با آقای خاشی دارم و نه با آقای ریگی آشنائی من با آقای ریگی از روزی شروع شد که در این مکان قسم خوردند و به عنوان یک دوست و یک همکار ، البته به ایشان هم مثل همه دوستان اظهار علاقه کردیم امیدوارم از بنده دلگیر نشوند و اگر هم بشوند مساله ای نیست آقای خاشی را از آنجائی که در شعبه شش بودم و مدارکی را که خانواده خاشی رقیب انتخاباتی شان فرستاده بودند ، آن ها را وقتی مطالعه کردم ، روزی که به مسجد شهید مطهری رفته بودیم برای سالگرد مرگ اقای سعیدی ، به سه نفر از دوستان گفتم که اگر مایل هستید برویم و حرف های طرف مقابل را هم از نزدیک بشنویم و ببینیم و برادران هم گفتند . آن چه که اطرافیان آن ضرب خورده که برادر رقیب ایشان بوده و آن کسی که الان نصف بدنش فلج است و از تکلم افتاده و نمیتواند حرف بزند و ان شاء الله کم کم دارد خوب میشود ، اطرافیانشان همه صورت زارعین بودند با یک زندگی ساده و ما به زحمت آن خانه را که منزل یکی از بستگان ایشان بود پیدا کردیم و ظواهر نشان میداد که این ها از مردم و یا مردم هستند من این ها را باز ملاک نمی گیرم و ملاک حق باز این ها نیست در عین حال حرف های آن ها را گوش کردیم و تمام اعتراضات بعدی را هم خواندیم و حرف ها را هم دنبال کردم ولی در عین حال به خود آقای ریگی هم آمدم و گفتم و الان هم خود ایشان این جا حاضر هستند به ایشان گفتم شما دفاعیاتی که دارید چیست ؟ آن ها را می گویند و شما در مقابل چه می گوئید ؟ ایشان هم بعد از گفته من و شاید قبلا هم تصمیم داشتند که بگویند ، بهر حال آن یک صفحه ای را که من برای نمایندگان آوردم بعد از تقاضای من بود و در ذهن داشتند که در هر صورت دفاع کتبی هم کرده باشند . بعد چون امکان این بود که کمیسیون تحقیق مثل خیلی از شهرهای دیگر که باز هم خود من اعتراض داشتم و دارم که کسی را نمیفرستند . من رفتم به کمیسیون تحقیق و گقتم که حاضرم که به خاش بروم و به دنبال این مساله دو نفر از برادران که من به آن ها ارادت دارم آن ها را فرستادند و شایسته بود که حداقل آن دو نفر می آمدند و به عنوان معترض می گفتند که چه شنیده اند و چه گفته اند و چه دیده اند نه من که حتی به خاش هم نرفته ام . اما توضیحاتی که آقای خاشی در اوراق داده اند شاید اکثریت مطالعه کرده اند یا به خاطر زیادی مکاتبات نخوانده اند ولی مشخص است که پرونده ایشان رد میشود و اعتبارنامه ایشان حتما رد خواهد شد ولیکن توضیحی که من دارم این است که من یقین دارم که وزارت کشور با حسن نیت کارش را انجام داده است ولی چطور میشود که پسر عمه ایشان با اقوام ایشان اکثرا یا شهردار یا رئیس انجمن شهر بوده اند و یا هستند فرماندار بوده اند و جزو مقامات بوده اند الان هم هستند و عوامل مختلف آن جا باز هم بر سر کار هستند که بایستی قبلا تصفیه میشدند و این فرمایش امام را حداقل در آن منطقه بایستی به شدت دنبال کنند و حتی در مناطقی مثل شهر خودم بیرجند و یا جاهای دیگر تا این ریشه های طاغوت کشیده بشود . من به شخص آقای ریگی اعتراضی ندارم چون ممکن است در پرونده ایشان چیزی نباشد . اما آقای ریگی شما نمی توانید درد منطقه را و در منطقه خودتان را بفهمید شما نمی توانید بفهمید که تشنه بودن کنار جاده یعنی چه ؟ شما توی خانه هائی که گچ بری بوده و آئینه کاری بوده زندگی کرده اید ، شما اگر گناهی هم نداشته باشید لااقل میتوان گفت که نمیوانید درک کنید که آن کسی که برای چیدان قارچ می آید در نهبندان جنوب خراسان و از صبح از آب دور می افتد و بعد می آید کنار جاده و آب میخواهد و هنوز تشنه است . شما درد او را نمیتوانید لمس کنید که نماینده او باشید در مجلس شورای اسلامی . شما آقای ریگی اگر خودتان هیچ گناهی هم نداشته باشید باید از مجلس بروید بیرون و امیدوارم که شما دلگیر نشوید از اینکه شما از مجلس بیرون میروید . بلکه شما باید بروید ، شما نمیتوانید با آن دارودسته و آن فامیلهائی که داشتید و در آن تنعم و رفاهی که بوده اید و تحصیلاتتان که البته در آمریکا تحصیل کردن جرم نیست ، زن خارجی داشتن جرم نیست ، این برای ما ملاک نیست ، آقای ریگی با تمام مسائلی که دارودسته شما بر سر قدرت بودند و آقای بی برگ ریگی باز امد و آن چنان شروع به قتل رئس ستاد انتخاباتی آن رقیب را فراهم کرد و بعد آن شخص به آن صورت آنجا افتاده و شما می گوئید به من مربوط نیست و اطرافیان کرده اند ، این قدرت ها هنوز انجا برجاست ، اینها بایستی تضعیف بشوند تا مستضعفین بالا بیایند ،‌اگر شما طرفدار حق و عدالت هستید بایستی این را بپذیرید که در اینجا نباشید و از طرفی ما الان نمیدانیم که خود آقای خاشی رقیب ایشان چه وضعی داشته باشد . اما در عین حال خود شما صلاحیت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را ندارید ولو در پرونده شخص خود شما هیچگونه جرمی نباشد . اما اطرافیان بدون اطلاع و آگاهی و یا رضایت شما دست به اینکارها نمی زنند که او را تا سرحد مرگ بزنند بعد ببرند و نزدیک مرز بیاندازند و در حال مرگ که البته خیال هم کرده بودند که او مرده است ه او را انداختند پائین و این شخص را دیگران آوردند . و بعد شما هنوز از آن مواضع و از آن افراد دفاع می کنید من در عین حال برای ملاقات آقای بی برگ ریگی که در آنجا در زندان آورده بودند از یکی از آقایان درخواست ملاقات کردم و گفتیم طبق قانون به آقای بی برگ وقت ملاقات بدهید . بله اینکار را می کنیم ، آقای ریگی بعدا هم اگر بشما و یا هر ک دیگر ظلمی بشود به خدا من شخصا و همه نمایندگان دفاع خواهیم کرد و نمیگذاریم که بشما ظلمی بشود اما شما صلاحیت بودن در مجلس را ندارید .

رئیس- آقای حائری زاده خواهش میکنم به صیغه مخاطب بیانتان را نفرمائید .

حائری زاده – بله ، چشم ، لازم بود خود برادرانی که آن جا تشریف بردند توضیح میدادند که تعداد زیادی از فامیل های ایشان بر سر قدرت و بر سر کار هستند که اثر خیلی زیادی در انتخاب ایشان داشته است و نه تنها آنجا بلکه مادر خود بیرجند هم می بینیم که هنوز عوامل و خان های آن رژیم بر سر قدرت و کار هستند . این در همه جا هست و اگر آقای ریگی در مجلس باشند به عنوان نماینده مجلس بالاخره به هر جهت اطرافیان و اقرباء و نزدیکان قدرتی پیدا خواهند کرد . و من در عین حال از خود خانواده خاشی هم پرسیده ام گفتند آن چنان قدرتی در منطقه نیستند که بتوانند انقلاب را تهدید کنند و انقلاب را قدرتهای بزرگتر از آن ها هم همانطور که امام فرمودند ‹‹ حتی آمریکا هم غلطی نمی تواند بکند ›› . مسلم است که قدرتهای کوچکتر و ایادی آن ها نمی توانند غلطی بکنند ، ما ترسی از آشوب در یک نقطه نداریم ما اگر برای مردم توضیح بدهیم که به چه عنوان آن نماینده ای که نایاب وارد مجلس شده است بیرون رانده میشود تا حکومت مستضعفین و بندگان صالح خدا باشد از هیچ قدرتی وحشت نداریم . مساله دیگر که در آن نامه ها نوشته بودند ، بودن ایشان در دانشگاه زاهدان ارتباط با گروه هاست که برای من ثابت نشد ولی حداقل جای تامل است ولی بهرجهت همانطور که برادرمان آقای لاهوتی فرمودند . ایشان از نظر اعتقاداتی تا آن جا که من پرسو جو کردم آنقدر قوی نیستند که باید در مجلس شورای اسلامی به عنوان یک نماینده مجلس شورای اسلامی باشند و باز مصرانه من از تمام مقامات مملکتی میخواهم الان که این موضوع مطرح میشود بهمان صورتی که آقای لاهوتی فرمودند کاری نکنند که بعدها عواملی که بعضی از آنها هم در منطقه مسلح هستند شروع به فعالیت کنند همین الان باید اقدام بشود و نگذارند که وقتی که کاری انجام شد بعد بگویند که چرا ما جلوگیری نکردیم بنابراین از همین حالا پیشگیری کنید از حوادثی که احتمالا بوسیله عوامل ایشان که در نقاط مختلف سیستان و بلوچستان هستند قبلا پیشگیری کنند که اولا از سر قدرت و تصمیم گیری و فرمانداری و شورای شهر و انجمن شهر برداشته شوند و افراد مبارز و انقلابی و غیر وابسته در راس کارها و تصمیم گیری ها باشند مخصوصا در آن منطقه ، و از طرف دیگر برای خود ایشان هم اگر میخواهند که تصمیم گرفته بشود مسلما باید عادلانه باشد و واقعا باید توجهی بشود که واقعا مدارک برعلیه خود ایشان باشد و گرنه . . .

یکی از نمایندگان – آقای حائری زاده شما هم اقلا استناد به مدارک آقای دکتر یزدی می کردید و پیشنهادات را کنار می گذاشتید شما هیچ مدرکی را ارائه ندادید .

حائری زاده – عرض کردم تمام مدارکی را که آقای خاشی گفتند من همه را مطالعه کردم آن ها را که نمایندگان خوانده اند لزومی ندارد که من هم بگویم یعنی ایشان صلاحیت ندارد ، زیرا آن چه که من از نزدیک با خاشی تماس گرفته ام و عیادت کردم و روی مسائل مطالعه کرده ام دارم اینجا به عنوان مخالف بیان میکنم خیلی متشکرم .

یکی از نمایندگان – بنده پیشنهادی دارم .

رئیس- بفرمائید آقا .

یکی از نمایندگان – ضمن تایید پیشنهاد آقای لاهوتی الان پیشنهاد میکنم دو نفر از نمایندگان را بفرستید اگر حکمی بنا است از آقای قدوسی بگیرند ( خنده – نمایندگان )

رئیس- این چه فرمایشی است که می کنید آقا ، مجلس باید در حدود وظیفه خودش عمل کند ، فعلا اعتبارنامه ای است و مجلس در آن حدود عمل می کند . (همهمه نمایندگان) آقای ریگی تشریف بیاورند و از خود دفاع کنند .

رشیدیان – چون آقای حایری فرمودند کمیسیون تحقیق دو نفر را فرستاده است به زاهدان و خاش و منطقه انتخاباتی حق این بود که این ها می آمدند و توضیح میدادند ، البته آن افراد گزارش خودشان را به کمیسیون تحقیق داده اند حالا اگر مجلس صلاح بداند این کار انجام بشود البته این را هم بگویم که تقریبا همه مسائل روشن شده است .

رئیس- ملاحظه بفرمائید مقداری وقت تلف میشود آقای ریگی دفاع خودشان را میفرمایند و مجلس با رای خودش تمام مسائل را روشن می کند .

یکی از نمایندگان – جو منطقه مهم است .

رئیس- کمیسیون تحقیق بعد از اینکه آقایان برگشته بودند این گزارش را تهیه کرده است آقای ریگی بفرمائید .

ریگی[ویرایش]

بنام خدا . من اینجا نیامده ام که از خودم دفاع کنم من تقاضا دارم از ریاست محترم مجلس و خانم ها و آقایانی که اینجا تشریف دارند همین جا بر طبق آئین نامه این وقت را به من بدهند که فردا جواب این گفته آقایان را بدهم و به خدمت آقای لاهوتی هم عرض کنم که بنده هیچوقت فرار نمی کنم و هیچ کجا نمیروم و برای من مهم نیست که اعتبارنامه بنده اینجا تصویب بشود . مهم این است که حقیقت روشن بشود و در اینجا یک سوال دارم که مخالفت درباره بنده بیشتر روشن بشود تعجب من در این است که آقای فواد کریمی که در روزنامه . . .

رئیس- ایشان که مخالفتی نکرده اند .

ریگی – توجه بفرمائید آقای رئیس تعجب من در این است که جناب آقای فواد کریمی نماینده محترم شهرستان اهواز در روزنامه جمهوری اسلامی مصاحبه ای کرده اند و گفته اند که اسناد و مدارکی هست که خسرو ریگی با ساواک همکاری داشته حالا اینجا تشریف ندارند و نیامده اند که مساله را خیلی ساده حل بکنند . اگر من با ساواک همکاری داشتم این مساله خیلی ساده بود و بدون دردسر بدون اینکه شهرستان خاش و فرماندار خاش و تهمت هائیکه به سادگی نمیشود آن ها را رد کرد و یا قبول کرد به آنها استناد کنیم مردم مسلمان ایران فکر می کنند که نماینده ای بی پایه و بی اساس بی سند و بی مدرک مصاحبه

...

اصیل اسلامی ایجاد تفرقه نماید ، تفرقه میان جناحهای مختلف مبارزین مسلمان استعمار کوشید که روحانی را با روحانی بکوبد و فیضیه را محل سرکوبی فرزندان عزیز اسلام به دست اشخاصی چون شیخ علی تهرانی و امثال وی که قبلا ذهن مقامات بزرگ حوزه علمیه را . . .

یعضی از نمایندگان – شیخ علی طاهری بود نه تهرانی (زنگ رئیس )

رئیس- اقا یا اسم نبرید یا تصحیح کنید .

دکتر یزدی – عذر میخواهم طاهری نوشته شده است من تهرانی خواندم .

یکی از نمایندگان – پس که توی ذهنتان آمده است . . .

دکتر یزدی – متشکرم از تذکرتان ، استعمار کوشید که روحانی را با روحانی بکوبد و فیضیه را محل سرکوبی فرزندان عزیز اسلام بدست اشخاصی چون شیخ علی طاهری و امثل وی که قبلا ذهن مقامات بزرگ حوزه را نسبت به فدائیان اسلام و مقاصد آنان مشوب و ضمن کسب اجازه جهت متفرق کردن ایشان به ترور شخصیت آنان پرداختند . بحث دراین نیست که چون اقدام کنندگان به حزب و جرح فدائیان اسلام به حجت شرعیه و فرمان مقامات رسمیه دینی ، متمسک بودند از تعرض مصون و از خلاف عدالت مبرا هستند بلکه بحث در این است که جنایات کوبیدن هولناک نواب و یاران او طبق حجت شرعیه است اگر نه بدلیل حجت شرعی این اعمال انجام شده بود بهیچوجه نهضت فدائیان خاموش نمیشد بلکه با شهادت آنان شعله ورتر میگشت ، بحث در ین نیست که چرا مقامات دینی چنین مجوزی را صادر کردند . بلکه بحث در این است که آوردن دست مقامات دینی چنین مجوزی را صادر کردند . بلکه بحث در این است که آوردن دست مقامات دینی خود موجب ترور شخصیت همان مقامات منبع روحانی در جامعه ما بوده است با انتساب این مجوز به مقامات عالی حوزه علمیه استعمار نه تنها موجبات تضعیف فدائیان اسلام را فراهم نمود بلکه به بهترین وجه به تضعیف رابطه مردم و مرجعیت توفیق یافت . اکنون که انقلاب شکوهمند اسلامی ثمرات اولیه خود را نشان میدهد برای حفظ اعتبار مجلس شورای اسلامی و تقویت پایگاه اجتماعی آن در میان مردمی که محبت و احترام به مبارزین اصیل و مسلمانان متعهد نظیر نواب صفوی و یارانش در گوشت و استخوان آنان جای دارد از کلیه کسانی که به نحوی در تضعیف آن سربازان فداکار شرکت کرده اند میخواهد که ضمن تدارک گذشته در سنگری غیر از نمایندگی شورای اسلامی فعالیت نماید در قسمت دوم شهود بایستی به حس و نه به حدس ، به علم و نه به ظن ، به چشم و نه به گوش ، صرفا به جهت ادای وظیفه و نه تصفیه حساب شخصی اقامه شهادت نمایند و اعتبار مجلس و انقلاب اسلامی را بالاتر از آن بدانند که تصفیه حساب شخصی را . کمیسیون تحقیق با توجه به نکات بالا با اکثریت آراء اعتبار نامه آقای معزی را مردود اعلام مینماید .

با تشکر – مخبر کمیسیون تحقیق – دکتر یزدی

رئیس- آقایانی که مخالفند اسامی شان را بفرمایند اول آقای لاهوتی بفرمائید .

لاهوتی – بنده بعنوان مخالف با اعتبارنامه صحبت میکنم

شجونی – بنده هم مخالفم .

معادیخواه – بنده هم مخالفم

کروبی – بنده هم مخالفم .

رئیس- بسیار خوب ، مخالفین چهار نفر شدند . باز هم کسی هست ؟

عبد خدائی – بنده هم مخالفم .

موسوی – بنده هم مخالفم .

رئیس- بسیار خوب شش نفر شدند .

رئیس- آقای لاهوتی تشریف بیاورند و راجع بهمین موضوع یک ربع فرصت دارید صحبت کنید .

لاهوتی[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم . بطوریکه برادر کیاوش پیشنهاد کردند و در ذهن خودم هم بود . برای اینکه از روان همه شهداء بالاخص شهدای فدائیان اسلام نیرو بگیریم تقاضا میکنم که برای شهدای فدائیان اسلام و همه شهداء سوره حمد را قرائت بفرمائید .

( در این هنگام همه حضار به تلاوت سوره حمد پرداختند )

لاهوتی – من که یک زمانی پیش نماز بودم قرائتم تمام شد قرائت شما هم لابد تمام شده است .

بنده بدون اینکه به آن مسائلی بپردازم که قبل از تشکیل جلسه امروز مطرح بود که آیا مستدل بود یا نبود که بعد بحث میکنم . جریان فدائیان را کم و بیش جامعه ما میدانند ، لکن آنهائی که در سن و سال من بودند و بسیاری از چهره های روحانی و اهل علم را اینجا می بینم که در همان ایام که من در حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه بودم آنها هم بودند . آنها شاهد این قضایا هستند ابتدا مساله فدائیان در حوزه قم به عنوان مهاجرت به سوی فلسطین شکل گرفت ممکن است قبل از این هم جریانی و جریاناتی برای فدائیان باشد . بنده این جمله را که الان عرض میکنم درباره ماهیت فدائیان اسلام بحث نمیکنم و این هم بدان معنی نیست که به ماهیت فدائیان اسلام اعتقادی ندارم لکن آنچه را که آقای معزی و همکارانشان که از یک نفرشان هم اسم برده شد ، در آنجا واقع شد به عنوان یک گزارش بیش از بیست سال پیش به عرض نمایندگان محترم مجلس و ملت ایران میرسانم . برای رفتن به فلسطین در همان آغاز اشغال صهیونیسم غارتگر ، عده ای به رهبری مرحوم آیت الله فقید سید محمد تقی خوانساری رحمه الله علیه که در جنگ با انگلیس در عراق هم شرکت کرده بود و پایشان مجروح شده بود طلاب را به رفتن به فلسطین تشویق میکردند و من هم از افرادی بودم که در رفتن به فلسطین پیشقدم بودم و از آن وقت با مرحوم نواب که خداوند رحمتش بکند آشنا شدم و شبها بمنزل من رفت و آمد میکردند و من هم با ایشان آشنا شدم ، مرحوم نواب مردی به راستی متقی و خداپرست و غیر وابسته بود . ولی بعد صرفا بخاطر اینکه با حکومت کفر درگیری پیدا کرد متهمش کردند با وعده هائی که قرآن شریف و مذهب در پیروزی مردم مومن داده بود ، متکی به وعده های خداوند شد و جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل داد . در مدتی که مرحوم نواب صفوی در منزل من بود شاید بسیاری از دوستان باور نکنند . که چنین چیزی بود که مرحوم نواب بیش از دو ساعت یا سه ساعت نمی خوابید و بقیه شب را به راز و نیاز و مناجات و نماز شب و گریه بسیار طولانی و مفصل برای پیروزی راه مبارزه و عبادتش می گذرانید . متاسفانه بعد از مراجعتش از مصر که مرحوم نواب از طرف جمعیت اخوان المسلمین به مصر دعوت شده بود ، یکباره در حوزه مقدسه قم یک جمعیتی به مخالفت با مرحوم نواب و یارانش ، از نظر ریشه مخالفت با بیداری حوزه برخاستند . سرآغاز بیداری حوزه علمیه قم را در زمان خودمان باید آن ایامی تلقی بکنیم که مرحوم نواب و افرادی که به آن وابسته بودند عصرها هر روز و بالاخص پنجشنبه و جمعه در مدرسه فیضیه سخنرانی میکردند و این سخن را همه از مرحوم نواب و واحدی شنیدند که از این برق سرنیزه ها ما را نترسانید و ما از برق سرنیزه های شما نمیترسیم و خدا میداند در آن موقع که در حوزه این رقم سخنان متوقع نبود و باور کردنی هم نبود در روح جوان طلایی که با صافی ضمیرشان برای فراگرفتن معارف دینی آمده بودند چه تاثیر خوبی میگذاشت اگر آقای معزی و همفکرانشان مبادرت به این عمل نمیکردند و حرکت مرحوم نواب را که ریشه اش در حوزه بود و من مطلعم ، امام هم با توجه به وضعی که حوزه داشت بنده میخواهم ادعا بکنم که آنها را تایید میکرد لکن سخن نمیگفت . اگر اقدامات آقای معزی و همفکرانشان و همکارانشان و همراهانشان که گمان نمیکنم از روی حرکت دینی هم باشد که باز این هم اعتقاد من است زیرا آقای معزی و همکارانشان بالاخص آن آقای آشیخ علی زحمت مطالعه کردن حرکت فدائیان را بخودشان نمیدادند و یکی از مشکلاتی که در حوزه بود همین معنی بود یعنی در کوبیدن فدائیان اسلام هرگز آقای معزی و همراهانشان نه فرصت خواندن آنچه را که آنها میگفتند داشتند و نه حوصله مطالعه آن را داشتند که اصلا بنشینند و این حرکت را مطالعه بکنند و ببینند ریشه این حرکت چیست ؟ و این حرکت اگر جان بگیرد چقدر برای حرکت اسلامی مفید می شود و اگر بمیرد چه می میرد ؟‌تا مروز هم این اعتقاد را دارم که آقای معزی و همفکرانشان و همراهانشان این معنی را مطالعه نکرده اند یعنی تاریخچه ای که بعد بوسیله مرحوم عراقی شهید و دیگر عمفکرانشان و آقای عسگر اولادی در زندان گفته میشده که بسیار خوب بود . من جمله در این تاریخچه نهضت مبارزات ایران حرکت فدائیان اسلام هم مدرن بود در یکی از روزها آقای معزی به اتفاق آقای آشیخ علی و چون در گزارش اسم دیگری برده نشده و من میدانم اسم دیگری هم بوده و لابد از روی مصلحت اسم برده نشده ولی یکی را اجازه بدهید بگویم ، آقای استاد جلال آشتیانی که ایشان هم نیروی محرک آقای معزی و آقای آشیخ علی آقا ، آشیخ علی او بودند عذر میخواهم در مدرسه ایشان به عنوان شیخ علی لر لقب گرفته بودند که الان من فهمیدم نام فامیلشان طاهری است . در یک عصرگاهی بود که آقای معزی در حالی که چوبی به دست داشت و بنا بود فدائیان اسلام در انجا یا واحدی یا دیگری در آنجا سخنرانی بکنند به اتفاق آقای شیخ علی و به اتفاق افراد فراوان دیگر که همه در حوزه علمیه قم در آن روز به عنوان لرها لقب گرفته بودند ، یک آقای کوتاه قدی هم بود که خیلی بی باکانه میزد و . . .

شجونی – شیخ ماشاء الله بود .

لاهوتی – بله ،‌شیخ ماشاء الله . تو هم به مطلب خود میرسی شتاب مکن آشیخ ماشاء الله ، با چوبهای شان که در حدود حداقل بنظرم پنجاه نفر بودند وارد مدرسه شدند و واقعه پانزده خرداد ۴۲ قبل از پانزده خرداد هم بوسیله آقای معزی انجام شد که در روز وفات حضرت صادق (ع) در سال ۴۲ تکرار میشد و افرادی که درگیری آقایان را با فدائیان دیده بودند و سال ۴۲ را هم دیده بودند میگفتند درست همان حادثه تکرار میشد . با این تفاوت که در سال ۱۳۴۲ به قرآن و مبادی مذهبی فحش میدادند ولی آقای معزی و همکارانشان فحش نمیدادند ضربات چوبشان محکمتر بود و خشونتشان هم کمتر نبود هرچه و هر که دم دستشان آمد زدند و همین آقای معزی و آن آقای آشیخ علی فریاد میزد – وا. . . عذر میخواهم چون تذکر دادند که رعایت ادب بشود ، حق با آنها است . با رکیک ترین کلمات فریاد میزدند کو آنهائی که میگفتند ما از برق سر نیزه ها نمیترسیم که از چوبهای ما ترسیده اند کجا رفتند آنها ، در این میان دستها نمیگویم شکسته شد و سرها مجروح و مضروب شد ولی دستها مجروح شد و بدنهای طلاب مجروح شد ، حاصل این درگیری پیروزی آقای ملایری و اقای آشیخ علی بود و راندن فدائیان اسلام از حوزه قم که کاش آقای معزی را . . . اجازه بدهید من این جمله بگویم . کاش آقای معزی را مادر نزائیده بود تا آن نهضت را که میرفت شکل بگیرد و خیلی زودتر شما آقایان نمایندگان یا همفکرانتان به مجلس شورای اسلامی ره میافتند و حکومت جبار فرصت پیدا نمیکرد که این همه خودکامگی بکند و دوران شوم ده ساله خفقان را ایجاد نمیکرد چرا که در همان موقع حکومت ساقط میشد و این همه جنایات را بر ملت ما و بر مذهب ما و بر مملکت ما وارد نمیکرد . این اجمالی است از آنچه را که اقای معزی در آنجا کرد . حالا بعد از این جریانها بنده میخواهم عرض بکنم که خوب ، ملت مبارزه کردند فداکاری کردند ، رهبری مبارزات معلوم شد که دست کی بود و چه جوری بود ، امام زندگیش کاملا مشخص است ، کاملا روشن هست ما هم که افرادی نیستیم که حالا گول این را بخوریم که آقای معزی تشریف بیاورند اینجا بگویند من همه را با دستور مرحوم آیه الله فقید بروجردی که الان ما به ایشان دسترسی نداریم که از ایشان بپرسیم شما اصلا در جریان قرار گرفته بودید و واقعا دستور را آنطوریکه آقا اجرا کرده بودند شما آن جور دستور داده بودید که بریزند سرو کله ما را بشکنند و مجروح بکنند ، فریاد بزنند ، خفقان ایجاد بکنند و در حوزه جلو رشد حوزه را بگیرد . جلو فکر حوزه را بگیرد و بعد آنوقت یک حکومت خودکامه ای را در حوزه برقرار کردند و متاسفانه می بینیم چهره هائی را که همان وقتها بودند و خیلی اگر اصرار بکنند اسم آنها را هم میبرم و میگویم ، آقای هاشمی دستت را از صورتت بردار شما هم از افرادی بودید که این قضایا را کاملا میدانید و در بطن جریان بودید و اگر نباشد تبسم نمکین شما که حکایت از رضایت میکند من الان شما را مخاطب قرار میدهم و به یادتان یک مساله ای را میآورم و بعد یک حکومت دیکتاتورانه ای را در حوزه قم . . .

رئیس- آقای لاهوتی وقت شما تمام شد .

لاهوتی – وقت من تمام شد ؟

رئیس- اگر آقای شجونی اجازه بدهند وقت شان را به شما بدهند ادامه بدهید .

شجونی – خیر اقا بنده اجازه نمیدهم .

لاهوتی – کاش مادر تورا هم نزائیده بود ( خنده نمایندگان )

معزی – ( خطاب به لاهوتی ) کاش تو را هم مادر نزائیده بود .

رئیس- آقای شجونی بفرمائید صحبت کنید .

انصاری ( منشی ) – با اجازه آقای دکتر سحابی تا ایشان پشت تریبون قرار میگیرند این تذکر را به آقایان نمایندگان عرض کنم که همینطوری که می بینید تاریخ چه جور مسائل را رو میکند . کسانی که امروز استاد نواب را و کسانی که امام را و کسانی را که در خط امام هستند و اگر نواب زنده بود به شاگردی امام و امثال آنها افتخار میکرد خطوطی که امروز دارد آنها را می کوبد و عده ای از آن خطوط و از آن افراد شاید در همین مجلس حتی دفاع میکنند از این تکه تاریخی که الان دارد در این مجلس میگذرد درس بگیرند و این خطوطی که نوابها را در عصر ما دارد می کوبد تایید نفرمایند و کارهایشان را که گاهی می بینیم از طرف بعضی از نمایندگان آن خطوط تایید میشود .

رئیس- آقای شجونی بفرمائید صحبت بکنید .

عباسی – از اسامی و فامیل افراد استفاده بکنید لرستان یک میلیون نفر تقریبا جمعیت دارد و تغییر جزء به کل ممکن است توهین بهمه آنها باشد خواهش میکنم این نکات را رعایت بفرمائید .

رئیس- صحیح است آقا ، آقای شجونی بفرمائید .

شجونی[ویرایش]

بسم الله الرحمن الرحیم . بنده در مورد اقای معزی فقط یک جمله میتوانم بگویم که ایشان عالم سوء هستند ، یعنی یک طلبه درس خوانده ولی از نظر اخلاقیات و از نظر تفکر منحط . اینجا لازم است که . . .

غفاری قره باغ – آقا این خلاف آیه شریفه : ‹‹ ان الذین یحبون تشیع الفاحشه ›› می شود برخلاف آیه کریمه قرآن است .

رئیس- آقای شجونی ادامه بدهید .

شجونی – علتش را الان عرض میکنم ، بنده به عنوان مخالف وقت گرفته ام

معزی – اقای دکتر سحابی ، باید به ایشان بگوئید شما حق ندارید برخلاف مورد پرونده انتخابیه غلط دیگری بکنید .

شجونی – همین دلیل بر منحط بودن اخلاق ایشان است . ممکن است بعدها آقای معزی بیایند و با بدترین و رکیک ترین حرفها ما را مورد تهمت و افتراء قرار بدهد ولی ما پیه همه این حرفها را به جان خودمان مالیده ایم و اقایانی هم که به عنوان مخالف نام نویسی کرده اند هیچکدام نمیتوانند ادعا کنند که بقدر من توی فدائیان اسلام بوده اند و با آنها بوده اند و حتی جریانی را که آقای لاهوتی فرمودند ، قصه فلسطین بعد از واقعه فیضیه بود . واقعه فیضیه همان زمان بود که استقبال از جنازه رضاخان بوده است ، مساله ای که فیضیه همان زمان بود که استقبال از جنازه رضاخان بوده است ، مساله ای که در قم مورد بحث قرار گرفته استقبال از جنازه رضا خان بوده که مرحوم واحدی و مرحوم نواب در مدرسه فیضیه که غالبا طلبه ها سرگرم بحث بودند ناگهان بالای یک سنگ رفتند و سخنرانی کردند . حالا بحث اینکه اینها سخنرانیشان چه بود و چه مردمی بودند ، فدائیان را همه میشناسند ، و اول باری که من در زندان رفتم با آنها رفتم در سال سی و چهار بود و اینها بهترین مردم بودند و بهترین استفاده را جبهه ملی از اینها کرد و به مقام رسید و بعد هم از پشت بهمین ها خنجر زد .

اینها آبروی حوزه علمیه بودند ( احسنت ) و حوزه علمیه هم نسبت به اینها جفا کرد ، قشنگ اینها بود که هژیر را ترور کرد و ابطال انتخابات تهران پیش آمد ، گلوله اینها بود که نفت را ملی کرد و اقایان را به مجلس فرستاد بلی همینها در زندان شماره ۶قصر بودند و چه بلاهائی به سرشان آمد که من همانجا توی زندان و توی سلول به ملاقاتشان رفتم ، این بحثها بماند ، آقایان میخواسته اند مرحوم آیت الله بروجردی را وادار کنند ، این شخصیت بزرگ را که مقامش محترم است ، وادار کنند که به جنازه پوشالی رضاخان نماز میت بخوانند و بعد آقایان آن مردان خدا ، آنهائی که بانان و سیب زمینی زندگی میکردند و دست برای سرو چشم بلند میکردند و با کله گنده های مملکت در آنزمان مخالفت میکردند خوب ، اینها مجبور بودند یک چیزی بنویسند .

نوشته فدائیان اسلام این بود ‹‹ شما بخاطر یک مساله حیض و نفاس مثلا شش ماه بحث میکنید . چرا نمیخواهید مسائل اساسی مملکت را بفهمید . ›› آقایان به عنوان اینکه آنها به حوزه علمیه و مراجع تقلید اهانت کرده اند ، جسارت کرده اند چماقهایشان را راه انداختند و من یادم هست که مرحوم واحدی کنار حوض مدرسه فیضیه قبا و لباده اش را کند و به منداد و گفت شجونی اینها را بغل کن من گرفتم و گریه میکردم و ایشان ( اشاره به معزی )‌و شیخ علی لر و شیخ ماشاء الله شلوار سفیدشان را کشیده بودند بالا و چماق را دور سرشان میگرداندند و هوسه لری میکردند ، حالا اهانت به جامعه شریف لر نشود که آقای عباسی نماینده محترم شاهدشت تذکر فرمودند برای ما خیلی محترمند و هستند و خواهند بود این بحثها نیست ولی همانطوریکه اقای لاهوتی فرمودند ما اینها را نمی شناسیم من دفاع از مطلوم می کنیم والله قصد هیچ جسارتی ، اهانتی ندارم آقای معزی هم میدانند که بنده اصلا هیچ غرضی ، مرضی ، با ایشان ندارم . این موضوع مهم است ولی استفاده اش را در قم یک رئیس شهربانی میکرد که نه به خدا معتقد بود و نه به نماز ولی دائما بالای سر حرم حضرت معصومه علیها سلام عبابدوش میگذاشت و نماز میخواند . استفاده اش را او میکرد تا جائیکه علوی مقدم رئیس کل شهربانی کشور آن زمان ، در تهران میگفت ‹‹ من قدرت ندارم این رئیس شهربانی را عوض کنم ›› چون بند و بست داشت یا شیخ احمد نوکر آقای مرحوم آیت الله بروجردی و همین اقایانیکه چماق داران حوزه بودند . خدا شاهد است من سوریه رفتم یک مردی بمن گفت که : ‹‹ (‌و این نواب ) ›› ( نواب چه شد )‌گفتم : قتل ( کشته شد ) گفت : ‹‹ موفیکم حی میت انتم شاه قتل ، زاهدی قتل ›› ، گفت : ‹‹ مردید شما ، یک زنده در میان شما نیست ، شاه را باید کشت ، زاهدی را باید کشت نه نواب را ›› و از جریاناتی که آقای لاهوتی فرمود او گفت من از دمشق رفتم آنجا ، مرحوم نواب و قصه یاسر عرفات و آن داستان که نمیخواهم طولانیش کنم . بلی یادداشتی نوشته اند که میخوانم او امیر علائی سفیر ایران در فرانسه در آنموقع وزیر دادگستری بود محاکمه مرحوم نواب به دست او بوده است . هویت او فرق کرده ›› (همهمه نمایندگان)

رئیس- اقای شجونی ادامه بدهید .

شجونی – عرض کنم که در حادثه اخیر مدرسه فیضیه که سرهنگ مولوی انجا را به خاک و خون کشید چون دیروز ظهر بنده نتوانستم اینجا بمانم رفتم و کاری داشتم ، در خیابانهای آریاشهر سرگردان بودم ، هوا گرم بود در نخست وزیری جلسه ای داشتم که کجا بروم یکی از روحانیون خانه اش در آنجا بود و به آنجا رفتم الان هست گفت ‹‹ من میایم شهادت میدهم ›› آقای سید رضا بایستی پیش نماز مسجد ابوالفصل خیابان ستارخان ( تاج سابق ) به خانه او رفتم . ایشان بمن گفت که پرونده ایشان چطور شد ؟ گفتم هنوز نیامده است : ‹‹ پیش خدا مسوولی گر پانشوی و این مسائل را نگوئی ›› من یادداشت کردم ایشان گفت ‹‹ بعد از واقعه مدرسه فیضیه که مولوی طلاب را زد و کشت و آن جا را به خاک و خون کشید و تمام کتابها و قرآنها و لباسهای طلاب را آتش زد بعد از آن واقعه گفت این آقا بمن گفت که دیدید آقای تان چطور قم را به لجن کشید . لجن را من دارم میگویم خیلی هم محترمانه گفتم بلکه یک لغت دیگری گفتند ، گفتم آقای شما که هست ؟ گفت : ‹‹ آقای خمینی ›› گفت : ‹‹ من گفتم ›› که آقا اشتباه میکنی اینجور نیست لجن چه هست ؟ مبارزه است . گفت خیر ، خلاصه کار این آقا بجائی کشید در این مخالفت که گفت برای یک آقائی من در بازار قم منبر می رتم ایشان رفت و سعایت کرد و مرا از منبر پائین کشیدند و اینقدر سعایت کرد که شهریه ام را در قم قطع کردند ، برای خاطر اینکه راجع به مدرسه فیضیه با این آفا مخالفت کردم . حالا ایشان بیاید وارث خون طلاب مدرسه فیضیه بشود همان فیضیه ای که آن روز من روضه فیضیه میخواندم نه روضه امام حسین که مولوی بمن گفت ‹‹‌ناخن ترا میکشم ›› در تشییع جنازه مرحوم آقا ضیاء حاج سید جوادی و آقای صدر حاج سید جوادی حاضرند درامیر به پای جنازه من عوض روضه امام حسین ، روضه فیضیه خواندم که ساواک مرا چقدر برای همین روضه فیضیه اذیت کرد . ( یکی از نمایندگان – صحیح است ) . و متاسفانه ایشان هنوز متنبه نشدند . اخیرا از قاچاقچیان هم دفاع میکند و از قاچاقچیان ملایر بعنوان سهم مبارک امام علیه السلام گرفتند و به بعضی جاها دادند و شب اعدام قاچاقچیان آقای خلخالی در اینجا شاهدند ، خودشان بمن گفتند اگر دروغ باشد آقای خلخالی بفرمائید که به ایشان تلفن کردند که آنها را نکشید و آن یکی را نکشید ، آن یکی سهم امام میداد و . . . غلط میکردند که سهم امام میدادند امام زمان این سهم از تریاک و هروئین را میخواهد چه کار بکند ( رئیس- مطلب تان را ادامه بدهید خیلی وقت ندارید ) چشم ، این ها را من یادداشت کردم و از نظر اخلاقی هم عرض کردم الان ۲۵ سال شاید ۳۰ سال است که ازدواج کرده است در تمام این مدت با خانواده اش قهر است ( خنده نمایندگان ) و مطلب دیگر اینکه در خود ملایر ایشان هیچ رای نداشته در خود شهر ملایر هم ایشان رای نداشت در دهات رای داشت آنهم دهاتی های ساده دل با صفای زحمتکش تقلید از یک مرجع محترمی میکنند . انجا به اصطلاح تحریک کردند شایعه پراکنی کردند که مرجع فرمود که ‹‹‌واجب است و باید رای بدهید ›› بالاخره رفتند و رای دادند والا روشنفکرها و فهمیده های شهر ملایر به ایشان رای ندادند بنده عرضی ندارم و وقت محترم مجلس را نمی گیرم .

پایان جلسه[ویرایش]

رئیس- متشکرم . آقایان توجه بفرمائید بعضی از اقایان تذکر دادند که وقت نماز است میخواهم ببینم که برای نماز تعطیل اعلام بکنم و جلسه را به فردا موکول بکنیم یا اینکه ادامه بدهیم (همهمه نمایندگان – زنگ رئیس )‌آقایان که موافقند جلسه ادامه پیدا کند خواهش میکنم قیام فرمایند . ( عده کمی از نمایندگان برخاستند )

عده ای از نمایندگان – جلسه را ادامه بدهیم .

رئیس- جلسه ختم میشود و جلسه آینده فردا ساعت ۱۰ صبح تشکیل خواهد شد .

( ساعت سیزده و پانزده دقیقه جلسه پایان یافت )

رئیس سنی مجلس شورای ملی جمهوری اسلامی ایران – دکتر یدالله سحابی [۱]

منابع[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]