برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۲۶۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

عراق برگزینند و در این راه پول‌های گزافی خرج می‌کرد.

به‌هرحال شیخ در راه آرزوی خویش کوششها داشت و در سال ۱۳۴۱ سفری به دزفول کرد که علمای آن شهر را با اندیشه خود همداستان گرداند و هرکس از بزرگان خوزستان را که با این آرزو همراه نمی‌دید از میان برمی‌داشت. چنانکه در همان سال برای گرفتاری سید احمد آل تفاح که دم از دشمنی وی می‌زد سپاه بر سر دیه از (جریه سید طاهر) فرستاد و پس از اندک زدوخوردی او را دستگیر کرده به اهواز برد که تا دیری در آنجا گرفتار بود.

توانگری بی‌اندازه شیخ خزعل خان

آنچه بر دلیری شیخ خزعل خان می‌افزود توانگری بی‌اندازه او بود هر یکی از حاج جابر خان و شیخ مزعل خان در دوره فرمانروایی خود مالهایی اندوخته و گزارده و رفته بودند و چون نوبت شیخ خزعل رسید گنجینه‌ها از زر و سیم انباشت. درباره املاک شیخ آگاهی که ما در دست داریم این است که نخست املاک بسیاری را ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به نظام السلطنه واگذار کرده بوده و او و یارانش پس از مرگ او به شیخ فروخته‌اند دوم املاک بسیاری را دولت به پدر یا برادر شیخ حزعل واگذار کرده بود. سوم املاک بسیاری را دولت به خود شیخ خزعل واگذار نموده ما به فهرست این املاک نمی‌پردازیم و یک کلمه می‌گوییم که هرچه زمین‌های بهره ده در خوزستان است دو سوم آن بلکه بیشتر از آن شیخ بوده و ناگفته پیداست که چه بهره‌های هنگفتی شیخ از آنها برمی‌داشت.

گذشته از اینها مالیات بخش عمده خوزستان که به عهده شیخ بوده