مخصوصی دارد، مانند خط امروزی ما اگر کاملا رعایت اعراب را کرده باشیم. خط میخی پارسی مخلوط بود از هجائی و الفبائی، چنانکه شرح آن در جای خود بیاید.
خطوط امروزی اروپائیها الفبائی است ولی بعض این خطوط هنوز کاملا الفبائی نیست. در میان خطوط قدیمه چنانکه بیاید خط آوستائی کاملا الفبائی بود.
خط را فینیقیها از عبریها گرفته در اروپا منتشر کردند (بعضی گویند از مصریها اقتباس کردند) خط عبری را آرامیها و نبطیها اتخاذ کرده باشکال مختلف درآوردند و بعدها از خط آرامی خطوطی ایجاد شد، مانند خط پهلوی و نبطی و از این خطوط خطوطی آمد که در آسیا و افریقا منتشر گردید. خط چینی غیر از این خطوط است و از منشأ دیگری آمده. خط ژاپونی و سیامی و اهالی کره از خط چینی منشعب است.
راجع بخطوط ایرانی در جایش مشروحا صحبت خواهد بود.
منابع تاریخ
اسنادی که تاریخ را بر آن مبتنی میدارند از چهار قسم خارج نیست: ۱ - نوشتههای اشخاص معاصر، کتیبهها، مسکوکات، سالنامهها و خاطرهها. ۲ - آثار عتیقه چه از روی زمین بدست آید و چه از زیر زمین. ۳ - نوشتههای اشخاص غیر معاصر که واقعهای را شرح دادهاند. ۴ - نتیجۀ تحقیقات علماء در نژاد، مذهب، زبان، صنایع، حرف و آنچه درجه تمدّن قومی را نشان میدهد. از تمامی این قسمتها نوشتههای اشخاص معاصر بیشتر اهمیت دارد، زیرا شهادت آنها بر واقعهای بیش از سائر اسناد مورد اعتماد است. آثار عتیقه، چون سند گویا نیست و دلالت بر وضعی میکند که قابل تفسیر و تعبیر است، نتایجی که از آن حاصل میشود گاهی تردیدآمیز میباشد. نوشتههای اشخاص غیر معاصر همیشه مورد اعتماد نیست و باید دید نویسنده از چه منابعی استفاده کرده، بهعبارتدیگر این نوشتهها باید بدوا مورد مطالعه و تحقیقات گردد. عقائد علماء در صورتی مفید است که برای توضیح و تفسیر منابعی که ذکر شد بکار برده شود، راجع به کتیبهها باید گفت که