اگرچه غالبا از اشخاص معاصر رسمی است، با وجود این منبع مذکور را هم بمعرض تحقیق و تدقیق در میآورند، زیرا بعض پادشاهان (مثلا پادشاهان آسور) گاهی نتیجه کارهای خودشان را اغراقآمیز نویساندهاند. بنابراین اگر راجع بهمان واقعه اسناد خارجی بدست آمده کتیبهها را با این اسناد مقایسه میکنند، مثلا اسناد آسوری را با اسناد مصری و اسناد بابلی را با اسناد آسوری و قس علیهذا، ولی متأسفانه نادر است که راجع به واقعهای فاتح و مغلوب هردو چیزی نوشته باشند، زیرا عادت بر این جاری بود که غالب فتوحات خود را اغراقآمیز مینوشت و مغلوب همان واقعه را بسکوت میگذرانید. عیب دیگری نیز در کار بوده که از آن جهت آثار زیاد از بین رفته، توضیح آنکه مصریها، بابلیها و آسوریها، وقتی که شهری را از دشمن میگرفتند، در موقع غارت از فرط تعصب آثار آن را هم برمیانداختند، تا از اشخاص نامی دشمن اثری باقی نماند. عیلامیها کمتر توحش نشان داده آثار قوم مغلوب را به مملکت خود بردهاند و بهمین جهت در حفریّات شوش اطلاعات زیاد راجع به کلده و بابل بدست آمده. در مصر، بابل، آسور، ایران و غیره آثار زیاد کشف شده. در مصر نوشتنیها را بر کاغذ حصیری یا پوست آهو نوشتهاند و این اسناد روی خاک یا زیر آن بواسطه هوای خشک مصر محفوظ مانده. در بابل و آسور بر لوحههائی از خاک رس نوشتهاند و در مدت قرونی زیاد این لوحهها در زیر خاک بود تا اینکه از قرن نوزدهم میلادی ببعد متدرجا بیرون آمده و میآید. در ایران کتیبهها را غالبا در جاهائی نویساندهاند که پای انسان بدانجا نمیرسیده یا اگر میرسیده صعوبت داشته.
با وجود این در جاهائی گلولۀ تفنگ جهال کتیبهها را سالم نگذارده. شرح هریک از آثار نامی ایران در جای خود بیاید.