برگه:Jondi Shapour Magazine, no. 1.pdf/۳۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۲۲ | مجلهٔ جُندی‌شاپور
 


مخالفت توس روبرو می‌شود، توس ادل‌آزرده است که بزرگان ایران و لشکریان در پادشاهی کی‌خسرو، با او رای نزده‌اند:

  همی برمن، آیین و رای آورند جهان را به نو کد خدایی آورید…  
  نباشم، بدین کار، همداستان ز خسرو، مزن پیش من داستان  
  جهاندار کز تخم افراسیاب نشاییم، بخت اندر اید به خواب  
  نخواهیم شاه از نژاد پشنگ فسیله نه خرم بود با پلنگ  
  کسی کو بود شهریار زمین هنر باید و گوهر و فر ودین…[۱]  

توس ضمن گفتن پایگاه اجتماعی خود که در میزگرد گزینش شاهزاده دارای پایه و اعتبار زیادی است، آن‌ها را سرزنش می‌کند که شیوه و رسم جدیدی برای انتخاب شاهزاده آوردند که مورد قبول وی نیست و خود معیارهایی را که برای مشروعیت یک شاه لازم است را شرح می‌دهد: کسی می‌تواند مدعی پادشاه ایران شود که هم هنر و گوهر و نژاد شاهی داشته باشد، هم فرّ و دین. از این رو فریبرز، پور کاووس را برمی‌گزیند و افزون بر آن، می‌گوید فریبرز نه از سوی مادر و نه از سوی پدر، تبارش به دشمنان ایران نمی‌رسد، در حالی که مادر کی‌خسرو یک زن انیرانی است و نژاد وی به دشمنان ایران می‌رسد:[۲]

  فریبرز فرزند کاوس شاه سزاوارتر کس به تخت و کلاه  
  بهر سو زدشمن ندارد نژاد همش فَر وبرزست و هم نام و داد  

بدین‌سان، توس براین نکته انگشت نهاد که با بودن فریبرز که فرزند کاووس است، روا نیست که کیخسرو، نوادهٔ او، به شاهی برسد که از لحاظ نژاد پایین‌تر از فریبرز قرار دارد:[۳]


  1. فردوسی، شاهنامه، ج.۱، ص ۳۴۴.
  2. فردوسی، شاهنامه، ج.۱، ص ۳۴۴.
  3. مُجمل التواریخ و القصص، ص ۴۸.