برگه:Jondi Shapour Magazine, no. 1.pdf/۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۶ | مجلهٔ جُندی‌شاپور
 


توس از چهره‌های ستایش‌شده در اوستا و متون پهلوی است. در آبان یشت ستایش شده[۱] و در بندهش در شمار جاویدانان و بی‌مرگان آمده است.[۲] در شاهنامه، توس هرچند یکی از یاران کی‌خسرو است که همراه با وی، زنده از گیتی در می‌گذرد و به مینو می‌رود، اما غالباً مردی بی‌خرد و دیوانه معرفی شده‌است.[۳] پسر دیگر نوذر گستهم است که او نیز مانند توس از رسیدن به تاج‌وتخت محروم می‌شود؛ او در اوستا ویستهورو انگاشته شده‌است[۴] در شاهنامه از تیره‌شدن فرّ در مورد این دو سخن رفته است.

  و اگر داری توس و گستهم فر سپاه است و گردان بسیار مر  
  نزیبد برایشان همی تاج تخت بباید یکی شاه بیدار نخست  
  که باشد بدو فرّهْ ایزدی بتابد زدهیم او بخردی  
  ز تخم فریدون بجستند چند یکی شاه زیبایی تخت بلند  
  ندیدند جزء پور طهماسب، زو که زورکیان داشت و فرهنگ گو[۵]  

بزرگان ادعای فرزندان نوذر، توس و گستهم را با آنکه دارای فرّ شاهی بودند رد می‌کنند و زو طهماسب که نسبش به فریدون می‌رسد را به شاهی می‌رسانند و زال در جمع آزادگان دلایل مربوط به رد ادعای توس و گستهم و نیز معیارهای انتخاب شاه نو را شرح می‌دهد وتأکید می‌کند اگر چه توس و گستهم فرّ دارند ولی تاج‌وتخت به ایشان نمی‌رسد زیرا که فرّ آنان ایزدی نیست، تخت شاهی سزاوار دارندهٔ فرّ ایزدی است.[۶] آنان با یکدیگر همداستان شدند کسی را که شایستهٔ این مهم باشد برگزیند و زو طهماسب را که زور


  1. دوستخواه، اوستا، آبان یشت بند ۵۲-۵۷، ج .۱، ۳۰۷.
  2. بهار، بندهش، بخش۱۴، بند ۱۹۷، ص ۱۲۸.
  3. موذن جامی، ادب پهلوی، ص ۳۰۶.
  4. دوست خواه، اوستا، آبان یشت، بند۷۷-۷۹، ج.۱، ۳۰۸.
  5. فردوسی، شاهنامه، ج .۱، ص ۱۳۶.
  6. ثروتیان، بررسی فرّ در شاهنامه فردوسی، ص ۵۷.