برگه:Jondi Shapour Magazine, no. 1.pdf/۲۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
‫شاه‌گزینی در اساطیر ایران | ۱۷
 

کیان و فرّ ایزدی دارد به شاهی انتخاب کردند.[۱] در دینکرد، زو کودکی خردسال توصیف شده که از نیروی جوانی و تدبیر بهرمند است.[۲]

در پادشاهی کیخسرو که به سان یک شاه پیروزمند پنداشته شده است برای تعیین جانشینش با آنکه دارای فرزندی است و نام او در یشت‌ها «آخرور» برده شده و فرّه وی در فروردین یشت بند ۱۳۷ ستوده شده است.[۳] طبری نیز از فرزندان وی بنام کاماس و اسپهریاد نام می‌برد.[۴] کی‌خسرو از پادشاهی و تعیین جانشینی آن‌ها چشم‌پوشی می‌کند و کی‌لهراسب را به‌عنوان جانشین خود معرفی می‌کند.[۵] براساس گفته‌های شاهنامه و زامیاد یشت، پادشاهی به خاندان لهراسب انتقال یافت.[۶] تعیین جانشین توسط کی‌خسرو مورد اعتراض دست‌نشاندگان که دلاوران میزگرد کی‌خسرو را تشکیل می‌دهند قرار گرفت و زال او را بی‌نام و نشان که نام و نژادش بر کسی معلوم نیست خواند و انتخاب کی‌خسرو را اشتباه دانست. دلاوران میز گرد کی‌خسرو مخالفت خود را چنین بیان می‌کنند:[۷]

  خروشی برامد ز ایرانیان کزین پس نبندیم شاها میان[۸]  

  1. ثعالبی، غرر اخبار ملوک الفرس وسیرهم، ص ۸۸.
  2. راشد محصل، کتاب هفتم دینکرد، فصل۱، فقره ۲۲ ص ۱۹۹.
  3. دوست خواه، اوستا، فروردین یشت بند ۱۳۷ ص ۳۸۶.
  4. طبری، تاریخ طبری یا تاریخ الرسل والملوک، ج.۲، ص ۴۳۳.
  5. طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۶۱۷-۶۱۸؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجواهر ص ۲۲۲؛ ابن بلخی، فارسنامه. ص ۴۶؛ بلعمی، تاریخ بلعمی، ص ۶۱۷.
  6. فردوسی، شاهنامه، ج۱، ص ۷۰۳؛ دوستخواه، اوستا، زامیاد یشت، بند۸۴-۸۷ ج۱، ص ۵۰۱-۵۰۰.
  7. تاریخ سیستان احیاءالملوک، ص ۳۹، ویدنگرن، .فئودالیسم در ایران باستان، ص ۲۳.
  8. فردوسی، شاهنامه، ج .۱، ص ۷۰۴.