برگه:Archive of Šarq magazine.pdf/227

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

اسفند ۱۳۰۹ - شماره ۳ (صفحه ۱۳۰) چیزی بر آن نمیفزاید. مؤلف مجمع الفصحا وی را با ابو المؤید رونقی بخارائی شاعر همان عصر که اندکی پیش ازو بوده است مشتبه کرده و در تذکرها جز دو بیت از اشعار او دیگر چیزی ثبت نکرده‌اند.

عصر زندگی او بر همه مجهول بوده و فقط بابهام نمام وی را از شعرای آل سامان دانسته‌اند ولی کتابی ازو در کتاب‌خانهء آقای ملک الشعراء بهار در طهران موجودست بنثر فارسی و آن کتابیست مختصر شامل دو هزار بیت که آخر آن افتاده است و رسالتیست در عجایب بلدان که اصل آن از ابو المؤید بوده و ظاهرا در قرن هفتم و در حدود سال ۶۱۳ مؤلفی دیگر الحاقاتی بر آن کرده و مطالبی از قرون بعد بر آن افزوده است ولی هرجا که کلمات ابو المؤید بوده بهمان حال و بسبک نثر قرن چهارم آن را باقی گذاشته است و بهمین جهة از سیاق عبارت همه جا می‌توان تشخیص داد که کدام قسمت آن از اصل کتاب بوده است. مقدمهء این کتاب عینا همان مقدمهء اصلست و ابو المؤید در آن می‌نویسد: «چنین گوید ابو المؤید بلخی رحمة الله علیه که مرا از طفلی هوس گردیدن عالم بود و از بازرگانان و مردم اهل بحث عجایب‌ها بشنیدم و آنچه در کتب خواندم جمله بنوشتم و جمع کردم و از بر پادشاه جهان امیر خراسان ملک مشرف ابو القسم نوح بن منصور مولی امیر المؤمنین تا او را از آن مطالعه مؤانست بود و حق نعمت او را گزارده باشم که بر من و عالمیان واجبست، توفیق میسر باد»

ازین مقدمه دو نکتهء مهم در احوال ابو المؤید برمی‌آید:

نخست آنکه از کودکی سفرها کرده و گرد جهان گشته است، دوم آنکه وی معاصر بوده است با ابو القاسم نوح بن منصور