هشتمین پادشاه سامانی که از ۳۶۶ تا ۳۸۷ پادشاهی کرده است و بنابرین از شعرای اواخر سامانیان و قریب بعصر غزنویان بوده است و در همان زمانی میزیسته که کسائی مروزی و دقیقی هر دو زنده بودهاند و بدین قرار باید وی را از سرایندگان نیمهء دوم قرن چهارم دانست.
ازین کتاب عجایب بلدان ابو المؤید در کتاب «تاریخ سیستان» که قدیمترین نسخهء آن در کتابخانه آقای ملک الشعراء بهار در طهران موجودست چهار جای ذکری رفته و آن در آغاز کتاب در ذکر عجایب سیستانست:نخست یکجا گوید:ابو المؤید بلخی و بشر مقسم اندر کتاب عجایب بر و بحر گویند که اندر سیستان عجایبها بوده است که هیچ جای چنان نیست»، اندکی پس از آن آورده است: «فصل دیگر اندر کتاب بلدان و منافع که کردهاند که از هر شهری چه خیزد، گفتهاند که از سیستان زر آب ریز برخیزد و ما را اصل آن معلوم نبود تا اکنون که ابو المؤید گوید…»، پس از آن گفته است: «دیگر ابو المؤید بلخی گوید و اندر کتاب بن دهش گبرکان نیز باز گویند که اندر شارستان سیستان که برکه گرد گنبدست یک چشمه بوده است که از زمین همی برآمد…» و سپس گوید: «ابو المؤید دیگر همی گوید که اندر سیستان یکی کوهست که آنهمه خم آهنست…»
ازینجا معلوم میشود که کتاب «عجایب بلدان» یا «عجایب بحر و بر» تألیف ابو المؤید را در زمانهای قدیم کتابی معتبر میشمردند و مؤلفین ثقة بدان استشهاد میکردند و شاید در زبان فارسی در آن زمان و مدتها بعد از آن بینظیر بوده است.
این ابو المؤید را بجز کتاب مزبور کتابی یا دو کتاب دیگر بنثر فارسی بوده است که ظاهرا پیش از تألیف این کتاب پرداخته است زیرا که در ترجمهء بلعمی از تاریخ طبری که بسال ۳۵۲ صورتBBB
شرق» اسفند ۱۳۰۹ - شماره ۳ (صفحه ۱۳۲)