برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۸۹۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بود و گفته‌های مورّخین دیگر عهد قدیم را با نوشته‌های او می‌سنجیدیم و، اگر کمابیش تفاوتهائی دیده می‌شد، ذکر می‌کردیم. جهت اتخاذ این اسلوب برای خواننده روشن است: اوّلا زمان حیات هرودوت از زمان زندگانی مورّخین دیگر عهد قدیم، که کتبشان بما رسیده، بزمان وقایعی که ذکر شد، نزدیکتر است و دیگر اینکه دیگران با این تفصیل وقایع را ضبط نکرده‌اند و اگر هم چیزهائی نوشته‌اند، بجز یکی دو نفر، که اسمشان در جای خود ذکر شده، کتب هرودوت را دیده و از آن استفاده کرده‌اند. امّا از این ببعد، چون نوشته‌های هرودوت در اینجا خاتمه می‌یابد، منبع اطّلاعات ما راجع به وقایع ایران قدیم اساسا نوشته‌های مورّخین دیگر عهد قدیم خواهد بود. در این موقع که از کتاب‌های هرودوت فراغت حاصل می‌شود، حسّ حق‌گزاری ما را بر آن می‌دارد، که کلمه‌ای چند مبنی‌بر قدردانی از کتب او بگوئیم. مضامین کتب ۹ گانۀ او، به‌قدری که راجع به ایران قدیم بود، به استثنای یکی دو فقره، که بمناسبت مطلب پائین‌تر خواهد آمد، تماما ذکر شد. این نوشته‌ها، چنانکه در جای خود گفته شده، در جاهائی حاوی افسانه‌هائی است، که هرودوت شنیده و ضبط کرده، جاهائی هم اغراق‌آمیز است یا حکایت از حسّیّات ملی و مذهبی مورّخ مذکور می‌کند و دیده می‌شود، که قلم هرودوت تابع حسّیّات او شده، ولی، با وجود این نکات، نمی‌توان از روی انصاف باین عقیده بود، که روی‌هم‌رفته کاری را، که او بعهده گرفته، برای محیط و زمان خود خوب انجام نداده، زیرا در جاهای زیاد بی‌غرضانه وقایع را روشن کرده و دیده می‌شود، که علاقه‌مندی هم به حقیقت‌گوئی داشته، مثلا وقتی که نوشته‌های او را با نوشته‌های کتزیاس، که می‌خواسته با هرودوت رقابت کند و مستقلا تاریخ ایران قدیم را بنویسد، مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم، چه تفاوتهای بیّن بین نوشته‌های آنها است: گفته‌های هرودوت طبیعی‌تر است و به حقیقت نزدیکتر و بعلاوه در موارد زیاد کتیبه‌های داریوش نوشته‌های او را تأیید می‌کند. اسامی ایرانی نیز کمتر تصحیف شده و این‌قدر تصحیف هم در بعض موارد از مآخذ بابلی

تاریخ ایران باستان جلد ۱