از سرداران دیگر میدانست، چه باید کرد. تمیستوکل با آریامن۱ امیر البحر خشیارشا، که رشید و شجاع و از تمام برادران شاه عادلتر بود، مصاف داد. امیر البحر مزبور بر یک کشتی بزرگ سوار بود و از آنجا تگرگ تیر و زوبین به یونانیها میباراند، چنانکه از بالای دیواری ببارند. در این احوال آمیناس از اهل دسل۲ و سوسیکلس از اهل پدییه۳ چنان با حرارت به او حمله کردند، که دو کشتی به یکدیگر چسبیدند. آریامن به کشتی دشمن جست و پس از جدال ممتدی دو نفر آتنی مزبور با ضربتهای زوبین آنقدر فشار به او دادند، تا بالاخره او را بدریا افکندند. آرتمیز، چون نعش او را در میان سایر نعشها در دریا دید، آن را بلند کرده به خشیارشا رسانید».
بعد پلوتارک گوید: «جنگ داشت در میگرفت، که کمکی به یونانیها رسید، زیرا یونانیها قبل از جدال کمک اآسیدها۴ را با تضرّع طلبیده بودند و آنها حالا داخل جنگ میشدند. آمدن آنها گردی بلند کرد، که بطرف یونانیها آمده آنها را پوشید. پس از آن لیکمد۵ رئیس یک کشتی آتنی حمله بیک کشتی دشمن کرده آن را گرفت و بیرق آن را در حال برداشته به آپلّن دافنفور۶ نیاز کرد.
بعد جنگ سخت درگرفت و، چون بواسطۀ تنگی جا کشتیهای خارجی نمیتوانستند حرکت کند، مگر اینکه یکی پس از دیگری بیاید، بحریۀ پارس در تنگنائی افتاد و جبهۀ کشتیهای یونانی با کشتیهای خارجی مساوی گردید. جنگ پس از آن ادامه داشت و یونانیها آنقدر پا فشردند، تا شب در رسید و کشتیهای خارجی فرار کرد ..... (اگر شب در رسید، چگونه میتوان گفت فرار کرد؟ و دیگر عبارت:
«پا فشردند، تا شب در رسید» بیشتر موهم ضعف یونانیها است. م.). پس از جنگ، خشیارشا خواست مردانه با نکبت مواجه شود و امر کرد بوغاز سالامین را پر کنند، تا قوۀ برّی خود را از این راه به سالامین وارد و معبر را بروی یونانیان سد کند.
تمیستوکل برای آزمایش آریستید چنین وانمود، که لازم است یونانیها خودشان را به هلّسپونت رسانیده پل آن را براندازند و به او چنین گفت: «باید آسیا را در
________________________________________
(1) - Ariamene.
(2) - Aminas de Decele.
(3) - Socicles.de Pediee.
(4) - Eacides.
(5) - Lycomede
(6) - Appollon Daphnephore.
تاریخ ایران باستان جلد ۱