وقتی که بحریۀ یونان از آرتمیزیوم به سالامین درآمد، کشتیهای دیگر یونانی هم بآن ملحق شدند. بهترین کشتیها در اینجا از آن آتنیها بود. فرماندهی بحریه را کما فی السابق اوریبیاد اسپارتی داشت، اگرچه او از خانوادۀ سلطنتی نبود. عدّۀ تمام کشتیهای متحدین یونانی را هرودوت ۳۷۸ نوشته و میگوید، این عده غیر از سفاین پنجاهپاروئی بود. پس از آن مجلس مشورتی آراسته شور کردند، که کجا برای جنگ دریائی مناسبتر است. چون آتّیک را یونانیها از دست داده بودند، اوریبیاد بفکر پیدا کردن جائی در ولایات دیگر یونان افتاد. اکثر ناطقین باین عقیده بودند، که باید به ایستم رفته در جلو پلوپونس برای جنگ دریائی حاضر شد و دلیلی، که اقامه میکردند چنین بود. در سالامین اگر شکست یابند جزیره محاصره و ارتباط محصورین با تمام یونان قطع خواهد شد، ولی در نزدیکی ایستم اگر جنگ کنند، در صورت شکست، میتوانند به داخلۀ پلوپونس عقب نشینند. در این احوال شخصی در رسید و خبر داد، که قشون ایران داخل آتّیک شده و آن را غارت میکند و آتش میزند. هرودوت گوید، پارسیها محلهای تسپیانها و پلاته را آتش میزدند، چه اهالی تب به آنها گفته بودند، که اهالی این محلها طرفدار پارسیها نیستند.
بعد خبر رسید، که قشون ایران وارد آتن شد. از زمان حرکت خشیارشا از هلّسپونت تا ورود قشون او به آتّیک (که آتن در آن واقع است) چهار ماه گذشت.
یک ماه برای عبور از بوغاز مزبور و توقّف در کنار آن صرف شد و سه ماه برای پیمودن راه از کنار این بوغاز تا آتّیک. راجع بتسخیر آتن هرودوت چنین گوید (کتاب ۸، بند ۵۲-۵۶): «وقتی که پارسیها وارد آتن شدند، آن را خالی از سکنه یافتند. فقط عدهای از آتنیها، که بمعبد پناهنده شده بودند و خزانهداران آن و عدهای از فقرا، که نتوانسته بودند از شهر بیرون روند، در شهر مانده بودند.
اینها در ارگ جمع شده با تیروتخته سنگرهائی ساختند، تا از خودشان دفاع کنند.
ماندن اینها در آتن نه فقط از این جهت بود، که فقیر بودند، بلکه نیز بواسطه