رواج دارد و شاهان هخامنشی نسخۀ بابلی را به کتیبههای خودشان علاوه میکنند.
بعض مؤلفین جدید تصوّر کردهاند، که حکایت هرودوت راجع به زوپیر، چنانکه در (صفحۀ ۵۵۰) گذشت، مربوط به سوّمین شورش بابل است، ولی از اسناد بابلی دیده نمیشود، که محاصرۀ بابل در این دفعه هم طول کشیده باشد. در باب تاریخ این شورش بعضی عقیده دارند، که این واقعه بر اثر عدم بهرهمندی ایران در یونان روی داده، ولی هرودوت آن را قبل از قشونکشی خشیارشا بیونان ذکر کرده. از لوحههای بابلی، یعنی از عنوان خشیارشا در اسناد معاملات بابلیها، چنین مستفاد میشود، که در سال سوم یا چهارم سلطنت خشیارشا این واقعه رویداده، زیرا در سال پنجم سلطنت او عنوان این شاهرا «پادشاه ممالک» نوشتهاند و اسمی از بابل نیست. بس تاریخ این شورش باید تقریبا بین ۴۸۲ و ۴۸۱ ق. م و قبل از جنگهای ایران و یونان باشد.
مبحث سوم - جنگ ایران و یونان
تذکّر
قبل از اینکه بشرح وقایع جنگ ایران و یونان در این زمان بپردازیم، لازم است تذکر دهیم، که این جنگ بهطوریکه هرودوت شرح آن را نوشته، یکی از وقایع مهم تاریخ بشر بشمار رفته و محقّقین و مورّخین جدید اروپائی بیاستثنا عقیده دارند، که دورۀ هخامنشی دورۀ پارسی مشرق قدیم یا آخرین کلمۀ آن بود و دولت پارسی، چنانکه همواره بسط مییافت، بالاخره به یونان برخورد، جنگ بین دو ملت هند و اروپائی یا آریانی بمعنی اعم در گرفت و بالاخره برتری تمدّن اروپائی محقق شده از این ببعد شالودۀ استیلای عنصر یونانی و تمدّن آن در مشرق قدیم ریخته شد و این شالوده محکمتر میشد، تا در زمان اسکندر استیلای عنصر یونانی تحقق یافت و دورۀ جدیدی در تاریخ مشرق قدیم شروع گردید. از طرف دیگر این نکته مسلم است، که راجع به وقایع این جنگ مهم نوشتههائی، که در دست است از منابع یک طرف است، یعنی چیزهائی است، که هرودوت یونانی نوشته و مورّخین دیگر عهد قدیم و سایر عهود همان نوشتهها را مناط دانسته و اطّلاعات را از این منبع تحصیل کردهاند. بنابراین اطّلاعات
تاریخ ایران باستان جلد ۱