برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۵۸۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

اسناد مصری

در باب کارهای داریوش در مصر اسنادی از مصر بدست آمده، که شرحش این است: اولا سندی است از اوجاگررسنت یعنی از همان شخصی، که از مجسمه و کتیبه‌اش بالاتر بمناسبت کارهای کبوجیه در مصر ذکری شد. نویسندۀ مزبور گوید: «اعلیحضرت پادشاه مصر علیا و سفلی (داریوش) امر کرد، که من به مصر بروم. در این موقع اعلیحضرت بسمت پادشاه بزرگ تمام ممالک خارجه و شاه بزرگ مصر در عیلام توقّف داشت. مأموریت من این بود، که بناهای پرآن‌خا۱ را، پس از آنکه آن را خراب کرده بودند، بسازم. آسیائی‌ها مرا از مملکتی به مملکتی بردند، تا به مصر رسانیدند، چنانکه امر آقای برّین بود۲. من موافق ارادۀ اعلیحضرت رفتار کرده به آنها (یعنی بمؤسّسات) کتاب دادم و پسران اشخاصی را در آنها داخل کردم. در میان اینها پسران مردم فقیر نبودند. من آنها را به نظارت اشخاص مجرّب سپردم... برای هریک از کارهای آنها اعلیحضرت فرمود، که چیزهای خوب به آنها بدهم، تا به کارهای خودشان مشغول شوند. من برای آنها چیزهای مفید و آلات و ادوات، موافق کتابهای آنها آماده کردم، چنانکه سابقا معمول بود. چنین بود اقدام اعلیحضرت، چه او فائدۀ صنایع را می‌داند و نیز از این جهت، که هر مریض را شفا داده اسامی خداها، معابد و مراسم قربانی را برقرار کند و اعیاد آنها را الی الابد بگیرند». از این کتیبه معلوم است، که داریوش این شخص را مأمور کرده به مصر برود و مدرسۀ طبّ مصر را که در سائیس در معبد نیت بوده و، شاید در زمان کبوجیه خراب کرده بودند، از نو دایر کند.

اسناد دیگری نیز بدست آمده، که بودن این مدرسۀ عالی طبّ را در سائیس ثابت می‌کند۳. از منابع یونانی هم معلوم است، که داریوش بعلم طبّ و ترقی آن اهمیت می‌داده و اطبای خوب را تشویق می‌کرده. ثانیا کتیبه‌ایست از داریوش در پنج نسخه، که در نزدیکی کانال سوئز یافته‌اند. این کتیبه راجع به ترعه


________________________________________

(۱) - قسمتی از معبد نیت.

(۲) - گویا مقصود قارۀ آسیا و افریقا باشد و معلوم می‌شود قضیه‌ای را، که شخص مصری ذکر می‌کند، قبل از قشون‌کشی داریوش به اروپا، یعنی پیش از ۵۱۴ ق. م، واقع شده.

(۳) - کاغذ حصیری ابرس «من از سائیس بیرون آمدم».

تاریخ ایران باستان جلد ۱