نیامد، زیرا او میخواست کاری کرده باشد، که هیچیک از سلاطین قبل از او نکرده بودند. پولیین۱ گوید، جهت قتل آریاند شکایات زیادی بود، که مصریها از تعدّیها و ظلم او داشتند و داریوش برای دلجوئی و استمالت از آنها اعدام او را لازم دید. این روایت بنظر صحیحتر میآید. به هرحال پس از ورود به منفیس، پایتخت مصر، داریوش سیاست خود را چنین تشخیص داد، که مصریها را از خود راضی کند، چه کارهای بیرویّه کبوجیه آنها را از ایران سخت ناراضی و بل متنفّر کرده بود. چون طبقۀ کاهنان و روحانیّون مصر خیلی قوی بودند، داریوش آنها را جلب کرد. توضیح آنکه مقارن ورود داریوش به مصر، آپیس گاو مقدّس مصریها تلف شد و، وقتی که شاه وارد مصر گردید، دید تمام ملت مصر عزادار است.
این بود، که در عزاداری عمومی شرکت کرد و یکصد تالان (یکصد و بیست هزار تومان تقریبا به پول حالیه) وعده داد به کسی، که موافق آئین مذهبی مصریها گاوی بیابد، که آپیس جدید شود (علائم آن بالاتر موافق گفته هرودوت ذکر شده). بعد به معابد مصریها رفته نسبت به مجسمه ارباب انواع مصری احترامات زیاد بجا آورد و، چنانکه نوشتهاند، کاهن بزرگ سائیس را طلبیده او را به مرمّت معابد بگماشت. پس از آن در اآزیس (واحه) بزرگ، بناهائی برای آممن خدای بزرگ مصریها برپاکرد و بهه راههای تجارتی مصر پرداخته بعضی را مرمّت کرد و برخی را از نو بساخت. برای پیدا کردن وجوهی، که بمصارف این کارها برسد، معادن مصر را در حمّامات۲ بکار انداختند. شایان توجّه است، که در این بنّائیها و تعمیرات و کارهای عامالمنفعه، که در درّۀ نیل و آممن میشد، معماران ایرانی نیز کار کردهاند و نوشتهاند، اینها بقدری مصری شده بودند، که خدایان مصری را عبادت میکردند و کتیبههائی، که از آنها بدست آمده، بخطّ مصری است۳.
________________________________________
(1) - [۱]
(۲) - [۲]
(۳) - [۳]