دیوارها و برج و باروی شهر بحکم داریوش خراب شده باشد. خلاصه آنکه از هر نظر که بنگریم، این گفتۀ هرودوت، درست درنمیآید. روایت هرودوت، که داریوش دیوارهای بابل را خراب کرد نیز درست درنمیآید، زیرا در زمان اسکندر، چنانکه بعض مورّخین ذکر کردهاند و در جای خود بیاید، این شهر دارای دیوارهای محکم بود. اگر روایت هرودوت را صحیح بدانیم، پس باید معتقد بود، که بعدها شاهان هخامنشی اجازه دادهاند دیوارهای شهر مزبور را بسازند و این فرضی است بعید، اگر سیاست اقتضاء کرد، که دیوارها خراب شود، در ثانی بچه ملاحظه اجازۀ بنای آن را دادند. کلّیة در این روایت هرودوت داستانگوئی بر تاریخنویسی غلبه کرده. به هرحال از کتیبۀ بیستون و اسنادی، که از بابل بدست آوردهاند و مقایسۀ تاریخ پارسی با بابلی معلوم است، که محاصرۀ بابل بیش از سه چهار روز طول نکشیده.
زمان شورشها
امّا اینکه شورشهای داخلی ایران در چه زمانی روی داده، نظر به تاریخهائی، که داریوش ذکر کرده و نظر به نسخۀ بابلی کتیبۀ بیستون، معلوم است، که تقویم پارسی در زمان هخامنشیها با تقویم بابلی موافق و فقط اسامی ماهها پارسی بود. بنابراین دو عالم معروف کینگ و تمپسون۱ باین عقیدهاند، که وقایع مذکوره در کتیبۀ بیستون از ۲۹ سپتامبر ۵۲۲ تا دهم مارس ۵۲۰ ق. م، یا بحساب ماههای کنونی، از ۹ مهر ۵۲۲ تا ۱۹ اسفند ۵۲۰ ق. م روی داده. این حساب هم نوشته هرودوت را تکذیب میکند، زیرا، زمان فرونشاندن شورشها دو سال و چهار ماه و یازده روز بوده و، اگر داریوش در زیر دیوارهای بابل ۲۱ ماه گذراند، چگونه توانست سایر شورشها را، که سیزده فقره بود، در مدّت چند ماه دیگر بخواباند. این هم از کتیبه معلوم است، که تا وقتی که داریوش بابل را تسخیر نکرد و قشون ایران از کار بابل فراغت نیافته در ایران بکار نیفتاد، سرداران شاه بهرهمندی قطعی نداشتند. محققین فتح ثانوی بابل را بدست پارسیها، نظر به گفتههای هرودوت، در سال ۵۱۹ ق. م
________________________________________
(1) - King.Tompson
تاریخ ایران باستان جلد ۱