تا دشمن مدتی در اشتباه افتاده تصوّر کند، که گرگانیهای خود او حرکت میکنند.
بعد به سپاهیان خود گفت: «باید حرکت ما سریع باشد و از دشمن تا بتوانیم زیاد بکشیم، ولی غارت نکنیم، زیرا یغما فاتح را خراب میکند. اگر فاتح شدیم، زنان و ثروت و تمام مملکت از آن ما خواهد بود». پس از آن قشون کوروش حرکت کرد و، چون به دشمنان نزدیک شد، آنها فهمیدند، که وضع از چه قرار است و دوچار وحشت و اضطراب گردیدند: عدۀ زیادی فرار کردند، پادشاه کاپادوکیه و اعراب کشته شدند و تلفات زیاد به آسوریها و اعراب وارد آمد. بعد کوروش امر کرد دور اردو را گرفته نگذارند کسی خارج شود و اعلام کرد، که اگر کسی اسلحۀ خود را بسته تسلیم کند، در امان است و الاّ معدوم خواهد شد. دشمنان اطاعت کردند و بعد مأموری تمام این اسلحه را آتش زد. پس از آن کوروش دید، که سپاه او آذوقه ندارد، این بود، که ناظرین و مباشرین اردوی دشمن را خواسته اول به کسانی اجازه داد بنشینند، که آذوقۀ دو ماه را داشتند، بعد به اشخاصی، که آذوقۀ یک ماه را تهیه کرده بودند. پس از آن به آنها گفت: «اگر میخواهید با شما خوب رفتار کنم، باید دو مقابل آذوقهای را، که برای دشمنان ما تدارک میکردید، حاضر کنید و باید همه چیز لازم بحدّ وفور باشد». بعد کوروش صاحبمنصبان را خواسته گفت:
«الآن ما میتوانیم بسر میزها نشسته غذا و مشروب زیاد صرف کنیم، ولی چون متحدین ما در تعقیب دشمناند، انصاف چنین اقتضا میکند، که منتظر باشیم، تا آنها برگردند و بیآنها دست به غذا نزنیم. دیگر این نکته را در نظر داشته باشید:
«در میان ما دشمنانی، که تسلیم شدهاند زیادند و، اگر ما زیاد بخوریم یا بیاشامیم و در غفلت افتیم، ممکن است، که اینها فرار کنند و ما اینها را لازم داریم. بس باید بقدری غذا بخورید و بیاشامید، که مانع از بیداری نباشد و عقل را زایل نکند».
راجع بتقسیم ثروت و غنائم نیز گفت: «باید تأمّل کنیم، تا رفقای ما برگردند و آنها هم سهم خود را ببرند. راست است، که با این ترتیب سهم ما کمتر خواهد شد، ولی نفع آن بیشتر است، چه بر اثر آن متحدین ما قلبا دوستان ما خواهند بود».
تاریخ ایران باستان جلد ۱