برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

وقتی که پیغام کوروش به پادشاه ارمنستان رسید، متوحّش شد، زیرا واقعا باج خود را نپرداخته و قشون نفرستاده بود. وحشت او نیز از این حیث بود، که پایتخت خود را محکم می‌کرد، بنابراین او بهر طرف مأمور فرستاده درصدد جمع‌آوری لشکر شد و بی‌درنگ ساباریس۱ پسر جوان، زن، عروس و دختران خود را، با اثاثیه و جواهراتی، که داشت، بدرون کوهستانها فرستاد و مستحفظین زیاد برای حفاظت آنها برگماشت.

انقیاد ارمنستان

(کتاب ۳، فصل ۱) بعد پادشاه ارمنستان کس فرستاد، تا بفهمد که کوروش چه می‌کند و بزودی خبر آوردند، که کوروش شخصا می‌آید. بر اثر این خبر او فرار کرده به کوهستان رفت و ارامنه، چون این خبر بشنیدند، بفکر نجات دادن اموال خود افتادند. کوروش به آنها اعلام کرد که، اگر بمانند، کسی با آنها کاری ندارد، ولی هرگاه فرار کرده دستگیر شوند، با آنها چنان رفتار خواهد شد، که با دشمن می‌کنند. پس از انتشار این خبر عدّه زیادی از ارامنه ماندند و فقط بعضی با پادشاه ارمنستان فرار کردند. در این احوال مستحفظینی، که همراه خانوادۀ پادشاه حرکت می‌کردند، در کوهستان بواسطۀ قشون کوروش محاصره شدند و پسر جوان، زنان، دختران پادشاه با اموال او بدست سپاهیان کوروش افتادند. پادشاه چاره را در این دید، که بیک بلندی پناه برد و کوروش، که مواظب حرکات او بود، وی را محاصره کرد. بعد کوروش کس فرستاد به کری‌سان‌تاس بگوید: پاسبانان کوه را بگذار، زود نزد من آی و رسولی نزد ارمنی فرستاده پیغام داد: «چرا بالای بلندی نشسته حاضر شده‌ای با گرسنگی و تشنگی مجادله کنی، آیا بهتر نیست، که پائین آئی تا جنگ کنیم». پادشاه ارمنستان جواب داد: «من نه با گرسنگی و تشنگی می‌خواهم ستیزه کنم و نه با تو». کوروش دوباره پیغام داد: «پس برای چه بالای بلندی نشسته‌ای؟» - «از این جهت که نمی‌دانم، چه کنم» - «تردید مکن و فرودآی، تا خود را تبرئه کنی» - «کی قاضی این محاکمه خواهد بود؟» - «آن‌کس، که خدا او را حاکم تو قرار داده». پس از

________________________________________

(1) - Sabaris.

تاریخ ایران باستان جلد ۱