برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و او را مجبور می‌کنم، که برای تو قشون بفرستد و باج هم بدهد، امیدوارم چنان کنم، که او دوست تو گردد». کیاکسار - گمان می‌کنم، که او برای اطاعت نسبت به تو حاضرتر باشد، زیرا شنیده‌ام، که اولاد او با تو در یک مکتب درس خوانده‌اند.

اگر پادشاه ارامنه مطیع شود، گمان می‌کنم که کارها بر وفق مرام ما خواهد بود.

عزیمت کوروش به ارمنستان

پس از آن کوروش با کیاکسار مشورت کرده قرار داد، برای اینکه بتواند ناگهان بر پادشاه ارمنستان بتازد، باسم شکار با معدودی سوار بطرف ارمنستان برود و بعد کیاکسار قشونی برای او بفرستد. کوروش برای این مسافرت قربانی کرده براه افتاد و پس از اینکه به ارمنستان نزدیک شد، شکاری بزرگ ترتیب داد و همراهان او گوزن و گراز و گورخر زیاد بدست آوردند. پس از شکار کوروش بحدود ارمنستان رسید و روز دیگر به کوههائی، که مقصد بود درآمد. در این احوال شنید، که لشکر کیاکسار به او نزدیک شده، این بود که کس فرستاد به فرمانده سپاه بگوید، که در دو فرسخی اردو زند و پس از صرف غذا نزد کوروش بیاید. پس از ناهار کوروش صاحب‌منصبان را جمع کرده بانها گفت، که پادشاه ارمنستان باج‌گزار کیاکسار بود، ولی اکنون به او اعتنا نمی‌کند: نه باج می‌دهد و نه قشون می‌فرستد. لازم است ما او را شکار کنیم و با این مقصود باید حرکت ما چنین باشد: بعد کری‌سان‌تاس را مخاطب قرار داده دستور داد، که شبانه چه بکند. او چنان کرد، که کوروش گفت و، پس از اینکه دستۀ او استراحت کردند، بطرف کوهها روانه شد. خود کوروش در طلیعه صبح رسولی نزد پادشاه ارمنستان فرستاد، که این پیغام را برساند: کوروش به تو می‌گوید «چنان کن، که زود باج و سپاه بمن برسانی» و برسول گفت، اگر پادشاه ارمنستان از تو پرسید، که کوروش کجا است، بگو در سرحدّ ارمنستان است. هرگاه سؤال کرد، که آیا من خودم آمده‌ام، حقیقت را بگو. بالاخره، اگر پرسید که عدۀ همراهان من چقدرند، بگو کس بفرستد و تحقیق کند. پس از آن کوروش تدارکات لازم را دیده حرکت کرد و به سپاهیان خود سپرد، در سر راه باعث خرابی آبادیها نشوند و کسیرا غارت نکنند، تا ارامنه با اعتماد به قشون او نزدیک شده آذوقه بفروشند.

تاریخ ایران باستان جلد ۱