پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

کنند. سفرا گفتند، که از طرف پادشاه هند آمده‌اند، تا بپرسند، که چرا ماد می‌خواهد با آسور بجنگد و بعد همین سؤال را از پادشاه آسور نیز خواهند کرد و هندی‌ها بر ضد طرفی خواهند بود، که متعدّی است. کیاکسار جواب داد: «ما نسبت به آسوری‌ها تعدّی نکرده‌ایم. حالا لازم است بروید نزد پادشاه آسور و ببینید چه می‌گوید». کوروش در این وقت رو به کیاکسار کرده پرسید: «آیا اجازه می‌دهی، که من هم چند کلمه بگویم» و پس از تحصیل رخصت به سفرا گفت: «اگر کیاکسار اجازه داد، شما به پادشاه هندیها خواهید گفت، که ما تعدّی نکرده‌ایم و اگر آسوریها می‌گویند، که تعدّی کرده‌ایم، ما حاضریم پادشاه هند را حکم قرار دهیم، تا رسیدگی کرده حکم عادلانه بدهد».

صحبت کوروش با کیاکسار

(کتاب ۲، فصل ۴) پس از اینکه سفرای هند رفتند، کوروش به کیاکسار گفت «اگرچه پول زیاد از پارس نیاورده بودم، با وجود این هرچه آورده بودم خرج کرده‌ام. ممکن است، تو خیال کنی، من چه خرجی دارم، زیرا مخارج شام و ناهار سربازان را تو می‌دهی، ولی بدانکه برای تشویق سپاهیان مخارج دیگر نیز هست اگر شخص به کمک کسی محتاج است، باید پاداش خوب بدهد و متحدینی تدارک کند، که در روزهای خوب حسود و در روزهای بد خائن نباشند. این را نیز می‌دانم، که تو هم پول زیاد نداری و در این وقت، که مخارج قشون بر عهدۀ تو است، نمی‌خواهم بار تو را سنگین‌تر کنم.

پس بهتر است. که پولی پیدا کنیم و، چون تو یافتی، به من هم بدهی چندی قبل تو می‌گفتی، که پادشاه ارمنستان، از وقتی که شنیده دشمنانت به تو حمله می‌کنند، اعتنائی به تو ندارد: نه قشون می‌فرستد و نه باج خود را می‌پردازد». کیاکسار جواب داد:

«بلی چنین است، ولی نمی‌دانم، که مقتضی است همین حالا به او پرداخته به جایش بنشانم یا عجالة اقدامی نکنم، تا یک دشمن هم بر عدّۀ دشمنانمان نیفزاید». کوروش -:

«آیا قلاع او در جاهای محکم است؟» کیاکسار -: «نه، ولی ممکن است فرار کرده به جاهای محکم رود و در این حال باید او را محاصره کرد، چنانکه چنین امری در زمان پدرم رویداد». کوروش -: «اگر چنین است، من با سواره نظامی، که لازم باشد می‌روم