سیمین و زرّین پوشانیدهاند و تختههای پوشش عمارت هم از نقرۀ خالص است.
دمرگان تصور میکرد، که این قصر از آثار مادی بوده، که بعدها از میان رفته، یعنی فلزّات کریمۀ آن را دزدیده و چوبها را سوزانیدهاند، ولی این عقیده کمتر طرفدار دارد، زیرا آن را از قرون بعد میدانند.
در همدان بعضی آثار بدست آمده، که حائز اهمیت نیست و راجع بعهود و دورههای دیگر است، مانند استوانههای بابلی و اشیائی از مفرغ (ساخت شرقی، یونانی و غیره). از چیزهائی، که دارای اهمیت است و راجع به دورۀ هخامنشی، در جای خود ذکری خواهد شد. این نتیجه که، از دورۀ مادی آثاری، بجز چند فقره، باقی نمانده و در باب انتساب آنها هم باین دوره اختلافنظر بین علماء فنّ حاصل است، باید از اینجا باشد، که، چون مادیها بناهای خود را از خشت خام میکردند، در قرون بعد خراب و نابود شده و اگر هم موادّی از سنگ، آجر و چوب داشته، بعد ها بر اثر انهدام، این نوع موادّ را کشیده، در جاهای دیگر بکار بردهاند. بهر حال نتیجۀ آنچه در این باب گفته شد چنین است، که عجالة ما نه از مذهب، زبان، خطّ و تشکیلات مادیها اطّلاع صحیحی داریم، نه آثار مهمی از این دوره دیده میشود. این مطلب هم ناگفته نماند، که شاهان هخامنشی چیزهای زیاد از ماد اقتباس کردند و، همین نکته، که بسیاری از ترتیبات دورۀ هخامنشی شبیه دوره مادی بود، یکی از جهاتی است، که نمیتوان محققا معلوم کرد، از چیزهائی، که در دورۀ هخامنشی میبینم، کدام یک مادی و کدام هخامنشی است. فقط در موارد کمی میدانیم، که اقتباس پارسیها از مادیها چه بوده، مثلا هرودوت و سترابون نوشتهاند، که پارسیها شکل لباس را از مادیها اقتباس کردند و بنابراین تصوّر میرود، که کلاه نمدین، قبای آستیندار و کفشهای پارسیها از چیزهائی است، که از
تاریخ ایران باستان جلد ۱