گوید: «قسمتی از ماد، پارس، شمال باختر و سغد را نیز آریانا گویند، زیرا این مردمان نیز تقریبا به همان زبان حرف میزنند». در زمان ساسانیان چنانکه از آثار دیده میشود حدود ایران یا ایران شهر وسیعتر بود، زیرا کلدۀ قدیم یا سواد را، بمناسبت اینکه پایتخت در تیسفون بود، شاهان ساسانی (دل ایران شهر) مینامیدند (معجم البلدان یاقوت، ج ۱ ص ۴۱۷ - مسعودی، مروّج الذهب ج ۱ ص ۵).
آمدن آریانها به فلات ایران
جهت آمدن آریانها به فلات ایران محققا معلوم نیست چه بوده.
آوستا مملکت اصلی آریانها را ایرانواج، یعنی مملکت آریانها مینامد و گوید مملکتی بود خوش آبوهوا هوادارای، زمینهای حاصلخیز، ولی ارواح بد دفعة زمین را سرد کردند و، چون زمین قوت سکنه را نمیداد، مهاجرت شروع شد. محققا معلوم نیست، که مقصود از ایرانواج چیست: مسکن اصلی آریانها قبل از جدا شدن از مردمان هند و اروپائی، یا مسکن آنها زمانی که با هندیها بودهاند؟ به هرحال میتوان حدس زد، که در این مورد هم مهاجرت از جهت زیاد شدن سکنه و تنگی جاها بوده. در باب تاریخ آمدن آنها به ایران، چنانکه در فوق گفته شد، بعض علماء عقیده دارند، که در حدود دو هزار سال ق. م بوده، ولی اخیرا این عقیده قوّت یافته، که از قرن چهاردهم ق. م. این مهاجرت شروع شده و تا قرن ششم امتداد یافته.
راجع به اینکه آریانها بعد از ورود به فلات ایران چگونه منتشر شدهاند، باید گفت، که در آوستا اسامی شانزده مملکت ذکر شده. یکی از آنها معلوم نیست کجا بوده و از پانزده مملکت دیگر اوّلی (آیرانواج) و دو مملکت آخری صفحۀ البرز و پنجاب هند است۱. از اینجا بعض محققین استنباط میکنند، که این ولایات
________________________________________
(۱) - [۱]
- ↑ شانزده مملکت آوستائی ازاینقرار است: ۱ - ایرانواج - مملکت آریانها. ۲ - سوغده - سغد. ۳ - مورو - مرو. ۴ - باخذی - باختر. ۵ - نیسایه - بعضی با محلّی در دو فرسخی سرخس و برخی با نیشابور تطبیق میکنند. ۶ - هرای و - هرات. ۷ - وای کرت - کابل. ۸ - اورو - طوس یا غزنه. ۹ - وهرگان - گرگان. ۱۰ - هرهوواتی - رخّج در جنوب افغانستان. ۱۱ - ایتومنت - وادی هیلمند. ۱۲ - رگ - ری. ۱۳ - شخر یا چخر - شاهرود. ۱۴ - ورن - صفحۀ البرز یا خوار. ۱۵ - هپتهیندو - پنجاب هند. ۱۶ - ولایاتی که در کنار رودخانۀ رنگا است وسر، یعنی مدیر ندارد - معلوم نیست کجا بوده.