برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۶۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

مثلا، چنانکه آرّیان گفته و در جای خود بیاید، قشون اسکندر از بمپور تا کرمان از جاهائی گذشته، که آباد بوده و لشکر مقدونی در بمپور آذوقۀ دو ماه را برگرفته، و حال آنکه امروز از محل مزبور تا رودبار، که در کرمان است، دهی دیده نمی‌شود.

نیز جکسن گوید: (کتاب زرتشت صفحۀ ۲۱۵) که در آوستا جنگل بزرگی را جنگل سفید نامیده‌اند و آن در ولایات مرکزی خراسان بوده. از این جنگل هم اکنون اثری نیست، جهت کم شدن رطوبت فلات ایران باید از اینجا باشد، که در عهد قدیم این فلات جنگلهای زیاد داشته و در ازمنۀ بعد، بخصوص در دورۀ اغتشاشات داخلی و تسلط اجانب، جنگلها را برانداخته‌اند. بنابراین، اگر بخواهیم از خشکی فوق‌العاده، که ایران را در آتیه تهدید می‌کند، جلوگیری کنیم باید باقیمانده جنگلها را محفوظ داریم، یعنی باید از جنگل چنان استفاده کنیم، که اصل آن از میان نرود. در شمال ایران بادهای باران‌آور زیاد می‌وزد، ولی وقتی که به کوههای بلند البرز برمی‌خورد، غالبا بطرف جنوب آن تجاوز نمی‌کند. از این جهت در گیلان و مازندران بارندگی زیاد می‌شود، و حال آنکه صفحات جنوبی این کوه خشک است. بادهائی که در ایران می‌وزد از دو سمت است: شمال غربی و جنوب شرقی. اوّلی از اثر بادهای تند شمال امریکا است، که از اقیانوس اطلس عبور کرده از راه دریای مغرب۱ بشامات و آسیای صغیر می‌رسد و از آنجا به ایران و هند می‌گذرد. دوّمی از اقیانوس هند تولید شده بطرف ایران می‌وزد. علت اینکه جهت این بادها تغییر نمی‌کند از اینجاست، که بادهای مذکور باید از دالان تنگ سلسله‌های جبال بگذرد و بدیهی است، که کوه‌ها جا و جهت عوض نمی‌کند. در بعض قسمت‌های ایران بادها، مانند باد ۱۲۰ روز سیستان، وزش منظم و تند دارد.

در وسط فلات ایران کویری است، که اهالی جنوب آن را لوت می‌نامند و، با وجود اینکه پست‌ترین قسمت فلات ایران است، باز بلندیش به ۶۰۹ متر می‌رسد.


________________________________________

(۱) - مدیترانه را در ایران بعضی دریای سفید یا بحر ابیض می‌نامند، و لیکن این اسم در جغرافیا به دریای سفید، که با اقیانوس منجمد شمالی مربوط است، اطلاق شده. دریای مدیترانه را اکثر ملل از جهت موقع آن در میان سه قارّه دریای (میان زمین) نامیده‌اند، ولی چون این اسم مأنوس نیست، لابد باید آن را مانند قدماء دریای مغرب یا روم نامید، در این تألیف اسم اوّلی اختیار شده.

تاریخ ایران باستان جلد ۱