عبور از کویر برای کاروانها از جهت باتلاقها و ریگ روان خطرناک میباشد.
در فلات ایران رودی، که قابل کشتیرانی باشد، منحصر به کارون است. رود مزبور، که از کوههای بختیاری شروع میشود، در خوزستان جاری است و قبل از رسیدن بخلیج پارس بدو شعبه تقسیم شده جزیرۀ آبادان را تشکیل میکند، یکی از دو شعبۀ مذکوره را بمشیر (بهمن اردشیر) نامند، این رود تا نزدیکی اهواز قابل کشتیرانی است. در نزدیکی رود کارون رود دیگری است موسوم به کرخه، که در عهد قدیم از حیث سبکی آبش معروف بود. رود مزبور از قرهسو و گاماساب ترکیب یافته پس از عبور از نزدیکی شوش قدیم دو شعبه میشود: شعبهای به بساتین رفته پس از آن باتلاقهائی تشکیل میکند و شعبۀ دیگر در هور الحویز گم شده فاضل آبش بدجله میرسد. رودهای دیگر از این قرار است: در شمال، ارس، سرخرود یا قزلاوزن، اترک، گرگان. این رودها به دریای خزر میریزند (قزلاوزن را پس از اینکه به شاهرود پیوست سفیدرود نامند). در ولایت اصفهان، زایندهرود (در باتلاقی گم میشود). در پارس، رود کور، که به دریاچۀ نیریز میریزد و رود قرهآغاج، که گم میشود. در حدود شرقی ایران مرغاب و هریرود یا تجن در صحرای ترکمن فرومیروند . در سیستان هیلمند (یا هیرمند). در حدّ شمال شرقی فلات ایران رود بزرگ آمویه، که از پامیر شروع شده به دریای آرال میریزد. این رود در زمان اسکندر به دریای خزر میریخته و سفائن تجارتی از آمویه به دریای مزبور و از این راه به رود (کوروش) یا کورای کنونی (در قفقازیه) میرفته. بعد این رود مجرای خود را تغییر داد و آب خود را به دریای آرال ریخت. در ۱۲۲۰ میلادی مغولها برای خراب کردن ارگنج، پایتخت خوارزم، آب رود را بطرف شهر مزبور بردند، در نتیجه آمویه به مجرای سابق افتاد و تقریبا سه قرن این مجری را میپیمود، ولی بعد باز تغییر مجری داده بطرف دریای آرال رفت، چنانکه حالا هم بهمین حال باقی است. این رود در ازمنۀ تاریخی غالبا در حدود ایران واقع یا سرحد آن بود و با تاریخ این سرزمین ارتباطی بسیار نزدیک دارد. اسم کنونی آن، یعنی آمودریا، از قرون متوسطۀ تاریخ ایران است. در عهد قدیم، ایرانیها این رود را وخش مینامیدند،
تاریخ ایران باستان جلد ۱