برگه:Chahar Maqale.pdf/۲۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

«. . . . و معلوم که روح پاک علوی و روحانی را در صورت خاکی سفلی ظلمانی کشیدن چه حکمت بود و باز مفارقت دادن و قطع تعلق روح از قالب کردن و خرابی صورت چراست و باز در حشر قالب را نشر کردن و کسوت روح ساختن سبب چیست، آنکه از زمرۀ أُولٰئِکَ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ بیرون آید بمرتبۀ انسانی رسد و از حجاب غفلت یَعْلَمُونَ ظٰاهِراً مِنَ اَلْحَیٰاةِ اَلدُنْیٰا وَ هُمْ عَنِ اَلْآخِرَةِ هُمْ غٰافِلُونَ خلاص یابد و قدم بذوق و شوق در راه سلوک نهد و آن بیچاره فلسفی و دهری و طبایعی که ازین هر دو مقام محرومند و سرگشته و گمگشته تا یکی را از فضلا که بنزد ایشان بفضل و حکمت و کیاست و معرفت مشهور است و آن عمر خیام است از غایت حیرت و ضلالت این بیت می‌باید گفت

در دایرۀ کامدن و رفتن ماست آنرا نه بدایت نه نهایت پیداست کس می نزند دمی درین عالم راست کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست [و ایضا] دارنده چو ترکیب طبایع آراست باز از چه قبل فکند اندر کم و کاست گر زشت آمد پس این صور عیب کراست ور نیک آمد خرابی از بهر چراست» بعد از مرصاد العباد قدیمترین کتابی که ترجمۀ حالی از عمر خیام منعقد ساخته است کتاب نزهة الأرواح و روضة الأفراح فی تواریخ الحکماء المتقدمین و المتأخرین لشمس الدین محمد بن محمود الشهرزوری است که ما بین سنۀ ۵۸۶-۶۱۱ تألیف شده است ۱و دو روایت ازین کتاب موجود است یکی بزبان عربی و دیگر بزبان پارسی و ما از روایت عربی آن نقل کردیم ۲

کلیات چهار مقاله جلد ۱