پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۱۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

من الحوض ساقیتان احداهما عذب لا ملوحة فیه و الأخری ملح و ذکر انه من کرامات رجل صالح اسمه ملیح الملاح و صل الی تلک الدیار و دعا اهلها الی الأسلام و ظهر من کراماته امر هذا الحوض و السواقی فأسلم بعض اهلها و هم علی الأسلام الی الآن»،

و بالأخرة این کلمه در یکی از قصاید مختاری غزنوی در مدح علاء الدوله محمد ملقب به ارسلان خان از ملوک خانیۀ ماوراء النهر مذکور است، مطلع قصیدة این است

خرگه خاقان ترکستان شه مالک رقاب آسمان است و جمال ارسلانشه آفتاب و در وصف مجلس بزم خاقان گوید از جملۀ ابیاتی، ساقیان نادره گویندۀ شیرین ادا مطربان چابک طمغاجی حاضر جواب ۱ص ۹ س ۹ کراکشان، کراکش یعنی مکاری و آن مرکب است از کرا مقصور کراء بمعنی اجرت مکاری یا عمل او و کش که اسم فاعل است از فعل کشیدن،

ص ۱۰ س ۲۰-۲۴ عبارت مضطرب است از اول آن معلوم میشود که نواب امام غیر ملوک‌اند و ملوک واسطۀ اجراء احکام نواب امام‌اند بقهر و سیاست و آخر عبارت صریح است در اینکه پادشاهان خود نواب امام‌اند،

ص ۱۱ س ۱۷ ده حکایت طرفه آلخ، مصنف چنانکه درینجا وعده کرده در هر مقالۀ ده حکایت از نوادر آن باب آورده است مگر در مقالۀ چهارم که در نسخ مشهوره یازده حکایت دارد و در نسخۀ اسلامبول دوازده حکایت،

کلیات چهار مقاله جلد ۱