برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۷۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

است ۱. مقام استبذ در زمانی، که دو فهرست سابق الذکر حاکی از آنند، وجود نداشته است.

بنا بر حدس آقای اشتاین ۲کواذ اول و خسرو اول، برای اینکه از قدرت وزرگ‌فرمذار بکاهند، مشاغل و عناوین جدیدی وضع کرده‌اند، و مقداری از صلاحیت او را به صاحبان مشاغل جدید واگذاشته‌اند. نخست کواذ شغل استبذ یا رئیس تشریفات ۳را ایجاد کرد، و تصدی امور ایالات را از وزرگ‌فرمذار سلب نمود و کشور را بدست چهار تن پاذگوسپان سپرد، که تحت اختیار ایران سپاهبذ بوده‌اند. خسرو اول بجای آنان چهار تن سپاهبذ در چهار ربع کشور به فرمانروایی برگزید.

نکته مهم و اصلی در تحقیقات اشتاین اثبات وجود یک حالت موازات و تشابهی بین تشکیلات دولت ایران و سازمانهای امپراطوری بیزانس است، بدین معنی که ابتکارات و تأسیسات جدید اداری هریک از دو کشور در دیگری آشکار می‌شده و تأثیر می‌کرده. اصلاحات اداری امپراتوری بیزانس، در قرن هفتم میلادی تقلیدیست از تغییراتی که در قرن ششم در تشکیلات شاهنشاهی ایران صورت گرفت (هرچند که در بیزانس این اصلاحات عمیق‌تر و اساسی‌تر بود). اساس و قواعد اقتصادی و اجتماعی، که «خسرو اول» برای سپاه ایران ایجاد کرد، سرمشق آن اساسی است که هراکلیوس (هرقل) سازمان جدید لشکری بیزانس را بر آن قرار داد. باین طریق بین قوای نظامی دو دولت ایران و بیزانس شباهت عجیبی مشاهده می‌شود. چهار سپاهبذ تشکیلات انوشروان نظیر چهار استراتگوس در چهار تم ۴بزرگ اصلی بیزانس هستند، و مرزبانان اعظم یعنی نایبان سپاهبذان در ایران به



۱-تئوفیلاکتوس،۳ ر ۲ ر ۲.

۲-سالنامه فوق الذکر، ص ۶۵ و ما بعد.

3- Magistes officiorum

4- Theme