برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۱۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

خراسان و پادشاهی کوشان داشتند.[۱] هرمزد اول (هرمزد اردشیر) نیز حکومت ارمنستان داشت (شاه بزرگ ارمنیان). بهرام اول با لقب (گیلانشاه) بر گیلان حکومت میکرد. از پسران شاپور اول نرسه (شاه آتی) حکمران سیستان (سکانشاه) و شاپور حاکم میشان (میشان شاه) بود[۲] و همچنین وهرام سوم حاکم سیستان (سکانشاه) بود و اردشیر دوم والی ادیابن[۳] و وهرام چهارم فرمانفرمای کرمان بود و لقب کرمانشاه داشت، هرمزد سوم نیز حاکم سیستان شد و عنوان سکانشاه یافت.[۴] بزرگان وقتی که خواستند. وهرام پنجم را از حق پادشاهی محروم کنند، این بهانه را پیش کشیدند، که چون هنوز فرمانفرمایی ایالتی نیافته است، لیاقت او معلوم نیست.[۵] اما سیاست شاهنشاه اقتضا نمی‌کرد، که مقامات عالیه فوق را بطور موروث باین شاهزادگان واگذارد،[۶] زیرا که شاهنشاه می‌خواست، که هر طور منافع مملکت اقتضا کند، آن فرمانفرمایان را تغییر و تبدیل بدهد. برای این شاهزادگان و مرزبانان عنوان شاهی لقبی بیش نبود و تنها این فایده را داشت، که آنها را در صف نخستین طبقات عالیه اجتماع قرار می‌داد.


  1. هرتسفلد، پایکولی (ص ۴۱، ۴۵، ۴۷، ۴۸) و سکه‌های کوشانی و ساسانی در «دفاتر باستان‌شناسی هند» Mamoirs of the Archeolog. Survey of India شماره ۳۸.
  2. کعبه زردشت، سطر ۲۳-۲۲ ر ک، هنینگ در بولتن شرقی، ج ۹، ص ۸۴۶ و بعد.
  3. Adiabeae
  4. هرتسفلد در لغات پایکولی (شماره ۶۳۲) عناوین دیگری را که با کلمه شاه ترکیب شده، ذکر نموده است. زن شاه را بانبشن banbishn می‌نامیدند؛ مثلاً در کتیبه کعبه زردشت (سطر ۲۹) ملکه‌ای بنام میشان بانبشن ذکر شده است.
  5. طبری، ص ۸۵۸، نلدکه، ص ۹۱.
  6. نامه تنسر، دارمستتر، ص ۲۱۰ و ۵۱۳، مینوی، ص ۱۰.