و چنان فرصتهایی را از دست دادهاند به هر صورت غیر از این سه دوره کوتاه در هر یک از دورههای دیگر تاریخ مشروطه سراغ روشنفکران زمان را باید در انجمنهای دربسته گرفت یا در حوزههای خصوصی معین. شاید از این نظر شباهتی باشد میان روشنفکران ایرانی و انگلیسی که در آغاز، دفتر یک صفحهای دربارهایشان از زبان «سارتر» آوردم. ولی فراموش نکنیم که اگر روشنفکر انگلیسی در آن محیطهای دربسته و در اشرافیت سنت دار کلوبهای خصوصی خود محبوس مانده است، به این علت است که چرخهای اجتماع را یکسره در دست دارد و به عنوان تفنن و تجدید قوا هم شده روزی چند ساعت از «ازدحام عوام» به چنان کلوبهای دربستهای روی میآورد و روشنفکر ایرانی برخلاف او در گردش هیچیک از چرخها دخالتی ندارد. موتور محرك جای دیگر و به دست دیگری است. او فقط چرخها را روغن میزند و اگر به چنین پاتوقهایی پناه میبرد به دلیل بریدگی از مردم است. برای ایجاد محیطی امن برای خویشتن است. ایجاد نوعی فضای حیاتی مصنوعی که بتواند در آن نفس بکشد. چراکه در فضای حیاتی محیط بومی نمیتواند نفس بکشد. این پاتوقها را بشمارم:
۱- به عنوان اولین پاتوق روشنفکران باید از بهائیگری سخن برانم. اگر به نوع رفتار واندیشه «بابی»ها و «ازلی»ها که پیشوایان و بناگذارندگان این راهند، توجه کنیم و بخصوص به نوع قیامهای مسلحانهای که کردند[۱] متوجه میشویم که این حضرات
- ↑ مراجعه کنید به «بهائیگری»، کسروی، و بعد به «قیام باب».