اینها مایه رنجیدگی کسان بسیاری از خیابانی گردید. گمان می رفت که میانه او با مکرم الملک سازش هست و خیابانی میخواسته نوبری را بیرون گرداند و خود تنها باشد. بهر حال حزب بهم خورد و رشته از هم گسیخت. من نیز بیکبار پا کشیدم و بکارهای خود پرداختم. مکرم الملک ششماه کما بیش میبود و چون سپهسالار به والیگری آمد او افتاد. سپس نیز در تیر ماه ۱۲۹۸ «انتخابات» برای دوره چهارم آغاز یافت.
این پیشامدِ «انتخابات» خیابانی و همدستان او را بکار برانگیخت و این بود همه دموکراتها را برای روز یکشنبه بیست و یکم تیر (۱۳ شوال ۱۳۳۸) برای گفتگو خواندند، و چون آنروز رسید، گروه انبوهی در حیاط تجدد گرد آمدند. نخست خیابانی به گفتار آغاز کرد بدینسان: «امروز میدان مبارزه خوبی به روی ما باز شده و ما میباید تا میتوانیم بکوشیم». در این زمینه سخنانی رانده سپس گفت: «ولی من میبینم بسیاری از شناختگان و بزرگان همراهان ما از دو سال باز[۱] پا از حزب کشیده به اینجا نیامدهاند. با این کلمه گفتار خود را به پایان رسانید.
من میخواستم پاسخی دهم و بدیهای خیابانی و همدستانش را به رخشان کشم، و شگفت بود که دیدم یکی پیش از من به پا برخاست (که سپس دانستم دکتر زینالعابدین خانست) و با یک دلیری چنین گفت: یکی از کسانی که از حزب پا کشیدهاند منم، من فاش میگویم: این کنارهگیری نتیجه غلطکاریهای آن چند تن است که بنام پیشوای حزب از هیچ بدی باز نمیایستند». اینرا گفته آغاز کرد به شمردن بدیهای خیابانی و همدستانش.
پس از وی من برخاسته چنین گفتم: «آنچه را که من گفتن میخواستم دکتر گفت. همین اندازه میگویم: گفتههای او همه راست و این کارهای چند تنست که مایه رنجش نیکان و پاکدامنان میگردد و آنان را به روگردانی وامیدارد».
از این گفتهها همراهان خیابانی رنجیدند و آزردگی نمودند. ولی او خود زیرکانه به پا برخاسته چنین گفت: «یک دلیل به پاکی و نیکی همراهان ما اینست که آنچه ایراد در دل میدارند نهان نداشته آشکار میگویند. لیکن اینها درباره گذشته است که گذشته. اکنون میبایست به آینده پرداخت، ما چون کسانی را برای نمایندگی دارالشوری از میان حزب خواهیم برگزید میباید کمیسیونی برپا گردانیم، و من برای آنکه خشنودی خود را از این ایرادها نشان دهم پیشنهاد میکنم این دو همراه ارجمند به آن کمیسیون برگزیده شوند».
با این گفتهها جلو ایرادگیریها را گرفت. در همان روز کمیسیونی برگزیده شد که دکتر و من هم بودیم، و این کمیسیون در چند هفته کاندیدهای حزب را که یکی از آنان خیابانی و دیگری نوبری میبودند پدید آورد.
از این نشست و از گفتههای خیابانی پنداشته میشد که او از گذشته پشیمانست و رفتار خود را دیگر خواهد گردانید. این بود کسانیکه رنجیده بودند گذشته را فراموش کرده پاکدلانه به
- ↑ دو سال باز= دو سال پیش به اینطرف (ویراینده)