برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۸۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

پنهان می‌شوید. حالا چون از طرف شما چنین پیشنهادی نشده، آن را من پیشنهاد می‌کنم. چرا ما به عدۀ مساوی باهم جنگ نکنیم؟ شما از طرف یونانیها و ما از طرف خارجیها. اگر سپاهیان دیگر هم می‌خواهند بجنگند، می‌توانند بعد جنگ کنند و اگر نمی‌خواهند بجنگند، جنگ ما کافی خواهد بود، با این شرط، که هر طرف غلبه کرد، تمام سپاه آن طرف غالب محسوب شود». رسول پس از بیان مطلب چندی مکث کرد و، چون جوابی نشنید، برگشت و آنچه را، که دیده بود به مردونیه گفت. سردار پارسی از سکوت یونانیها مشعوف گردید و سواره نظام خود را مأمور کرد به یونانیها حمله کند (کتاب ۹، بند ۴۹). سواره نظام، که ماهرانه زوبین پرتاب می‌کرد و تیر می‌انداخت تلفات زیاد به یونانیها وارد کرد، زیرا نه به دشمن نزدیک می‌شد و نه می‌گذاشت دشمن بآن نزدیک شود. سواران پارسی پیش رفتند، تا آنکه به چشمۀ گارگافی رسیده آن را کور کردند. بر اثر این اقدام، چون پارسیها نمی‌گذاشتند یونانیها از رود آسپ هم آب ببرند، سپاهیان بی‌آب مانده به سرداران خود رجوع کردند و آنها در میمنه جمع شدند، تا در باب بی‌آبی و صدماتی، که از سواره نظام ایرانی به آنها وارد می‌شد، شور کنند. علاوه بر بی‌آبی آذوقه هم نداشتند و کسانی، که برای حمل آذوقه به پلوپونس روانه شده بودند، نمی‌توانستند به اردو برگردند. سرداران یونانی باین عقیده شدند، که اگر پارسیها باز جنگ را بتأخیر اندازند، یونانیها به جزیره‌ای، که در مقابل پلاته واقع و به مسافت ده استاد از رود آسپ و چشمۀ گارگافی است، بروند. این جزیره، که اورا۱ نام دارد، از انشعاب رودی بوجود آمده، که از کوه سی‌ترون جاری است. بنا بر عقیدۀ مذکور سرداران یونانی تصمیم کردند، که در پاس دوّم شب بآن جزیره بروند، چه می‌ترسیدند، که اگر زودتر حرکت کنند، پارسیها ملتفت شده آنها را تعقیب خواهند کرد.

بر اثر این تصمیم قرار دادند، که بعد از ورود به جزیره، نیمی از قشون خود را به کمک اشخاصی، که عقب آذوقه رفته بودند، بفرستند، زیرا ایرانیها معبر را گرفته

________________________________________

(1) - Oeroe.

تاریخ ایران باستان جلد ۱