که دیگر احتیاجی به آتنیها ندارند. بالاخره شخصی، خیلاوس نام از اهالی تژه، که مقیم اسپارت و از متنفذین آن بود، به افورها گفت، اگر آتنیها با پارسیها متحد شوند، راه رسیدن قشون پارسی به پلوپونس با وجود دیوار برزخ کرنت باز خواهد شد، بس سخنان سفرا را بشنوید و زودتر قشون بفرستید. افورها حرف او را شنیده شبانه قشونی، که مرکب از پنجهزار نفر بود، بسرکردگی پوزانیاس۱پسر کلامبرت۲ حرکت دادند. روز دیگر، وقتی که قشون اسپارت از حدود آن دولت خارج شده بود، سفرای آتنی از جهت بیاطلاعی از حرکت قشون مزبور نزد افورها رفته گفتند، شما لاسدمونیها وقت را به جشنهای هییاسینت صرف و بمتحدین خود خیانت میکنید. با این حال ما هرکدام بطرفی رفته با پارس اتحاد خواهیم کرد و در آن صورت او ما را به جنگ هرکس ببرد، خواهیم رفت، زیرا ما متحدین شاه خواهیم بود. بعد خواهید دید، که این مسامحۀ شما چه عاقبتی برای شما خواهد داشت. افورها بقید قسم سفرا را متقاعد کردند، که قشون شب قبل برای جنگ با خارجیها حرکت کرده (هرودوت در این موقع گوید (کتاب نهم، بند ۱۱): مقصود لاسدمونیها از خارجیها بربرها بودند و این تذکر میرساند، که لفظ بربر در یونان بمعنی بیگانه یعنی غیر یونانی استعمال میشد. م.). سفرا پس از حصول اطمینان شتابان حرکت کردند و سپاه دیگر به عدۀ پنجهزار نفر، که سنگین اسلحه بود، با آنها عازم شد. اهالی آرگس (قسمتی از پلوپونس) قبلا به مردونیه وعده کرده بودند، که از حرکت قشون اسپارتی ممانعت کنند و حالا، چون دیدند، که قشون مزبور بطرف تنگ کرنت حرکت کرد، قاصدی را، که بسیار چابک بود، یافته به آتّیک نزد مردونیه روانه کردند و او با کمال عجله خود را به مردونیه رسانیده چنین گفت: «مردونیه، اهالی آرگس مرا فرستادهاند، تا به تو بگویم، که قشون جوانی از لاسدمون حرکت کرد و آرگسیها نتوانستند از حرکت آن مانع شوند، شما در فکر خودتان باشید».
________________________________________
(1) - Pausanias.
(2) - Cleombroste.
تاریخ ایران باستان جلد ۱