خواهد شد. وقتی، که شما ما را فاقد شدید، خواهید دانست، که چه متحدی را از دست دادهاید».
تهدید تمیستوکل در اوریبیاد اثر کرد، زیرا ترسید، که بیآتنیها یونانیها نتوانند از عهدۀ پارسیها برآیند. این بود، که راضی شد مانده در سالامین جنگ کند. بر اثر این تصمیم یونانیها در تهیّۀ جنگ شدند. سپاهیان بحری ایران، که برای تماشای ترموپیل رفته بودند، به فالر۱ برگشتند و خشیارشا بطرف بحریۀ خود رفت، تا با رؤساء سفاین مذاکره کرده عقیدۀ آنان را بداند و، وقتی که به کشتیها رسید، بیک بلندی درآمد و نشست. بعد پادشاهان و رؤساء مردمان مختلف و فرماندهان کشتیها بحضور رفته موافق مقامی، که در نزد شاه داشتند، نشستند.
جای اوّل را پادشاه صیدا گرفت. جای دوّم را پادشاه صور و پس از آنها سایر مدعوین به جاهای خود قرار گرفتند. سپس خشیارشا مردونیوس را فرستاد، تا عقیدۀ هریک از مدعوین را، راجع به اینکه باید جنگ دریائی کرد یا نه، بداند.
مردونیوس چنین کرد و همه گفتند، که باید جنگ کرد. فقط آرتمیز چنین گفت (این همان ملکه بود، که بالاتر ذکرش گذشت): «بشاه بگو، چون در جنگ اوبه نشان دادم، که من ترسوتر از دیگران نیستم و، کارهائی، که از من بروز کرد، کوچک نبود، حق است که حسّیّات خود را اظهار کنم و آنچه را، که در صلاح تو است، بگویم. این است عقیدۀ من: شاها، جنگ دریائی مکن و کشتی های خود را نگاه دار، چه این مردم در دریا بهمان اندازه قویتر از تواند، که مرد قویتر از زن است. مگر برای تو لازم است جنگ دریائی کنی؟ تو آتن را در تصرف داری و مقصود از قشونکشی این بود. تو قسمتهای دیگر یونان را هم داری و آنهائی که مقاومت کردند، به جزای خود رسیدند. من پیشبینی میکنم، که کار دشمن به کجا خواهد رسید: اگر تو به جنگ دریائی عجله نکنی، کشتیهای خود را در این ساحل نگاهداری و با قشون برّی بطرف پلوپونس بروی، تمام
________________________________________
(1) - [۱]
- ↑ Phalere (بندر آتن).