برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۷۷۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

غارت و خسارت گردید، ولی به عقیدۀ من جهت خساراتی، که به آنها وارد آمد این نبود. بنابراین خشم تالثی‌بیوس۱ تماما بطرف لاسدمونی‌ها متوجه شد: در اسپارت مکان مقدسی است معروف به نام تالثی‌بیوس، که رسول آگامم‌نن۲ بود و اعقاب این شخص را تالثی‌بیاد، می‌نامند. رسولان و سفرای اسپارتی از میان آنها انتخاب می‌شوند. پس از کشته شدن رسولان داریوش، اسپارتی‌ها مدتهای مدید از فالهای نیک در موقع قربانی‌ها محروم بودند (یعنی چیزهائی را که به فال نیک می‌گیرند، نمی‌دیدند.) این مسئله باعث حزن و اندوه لاسدمونی‌ها گردید و مصمم شدند، که کفاره بدهند.

با این مقصود مردم را مکرّر بمجمع ملّی دعوت و بتوسط جارچیها اعلام کردند، که آیا کسی حاضر است زندگانی خود را برای اسپارت فدا کند؟ اس‌پرثی‌یس۳پسر آنریست۴ و بولیس۵ پسر نیکلااس۶، که از معروفین و اشخاص دولتمند بودند، حاضر شدند، نزد خشیارشا رفته از جهت کشته شدن رسولان داریوش ترضیه بدهند.

بنابراین، اسپارتی‌ها این دو نفر را نزد مادیها فرستادند (مقصود پارسی‌ها است)، چنانکه کسانی را به مرگ می‌فرستند. رشادت اینها و بیانی، که کردند شایان توجه است، چه پس از ورود به آسیا نزد هی‌دارنس رفتند. هی‌دارنس اصلا پارسی و والی شهرهای ساحلی آسیا بود. او اینها را گرم پذیرفت و در موقع صرف غذا گفت: «لاسدمونیها، چرا شما دوستی شاه را رد می‌کنید. بمن و بوضع من نگاه کنید و ببینید، که شاه تا چه اندازه قدر اشخاص لایق را می‌داند. اگر شما هم مطیع شوید، هرکدام از شما می‌تواند والی یونانستان شود، زیرا شاه شما را مردمی رشید می‌داند». اسپارتیها جواب دادند: «هی‌دارنس سؤالی، که تو از ما می‌کنی یک‌طرفی است. پیشنهاد می‌کنی چیزی را، که آزموده‌ای نه چیزی‌را، که لذّتش را نچشیده‌ای. بر بندگی واقفی، ولی از آزادی بی‌اطلاعی، چه میوۀ آن را نچشیده‌ای، تا بدانی خوب است یابد. اگر چشیده بودی بما


________________________________________

(1) - Talthybios.

(۲) - پادشاه داستانی (می‌سن) و (آرگس)، که ترووا را محاصره کرد.

(3) - Sperthies.

(4) - Aneriste.

(5) - Boulis

(6) - Nicolaos.

تاریخ ایران باستان جلد ۱