برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۷۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

حشم و نیز طیور باتلاق و خشکی را چاق می‌کردند و با این مقصود طیور را در قفسه ها و دریاچه‌ها نگاه می‌داشتند. پس از آن از طلا و نقره جام‌ها، کاسه‌ها و ظروف دیگر، که روی میز گذارده می‌شود، درست می‌کردند. این آلات فقط برای شاه و آنهائی، که با شاه غذا می‌خوردند، تهیه می‌شد و برای قشون فقط غذا تهیه می‌کردند. بهرجا، که لشکر وارد می‌شد، چادری برای خشیارشا آماده بود، ولی افراد قشون در زیر آسمان می‌ماندند. چون موقع غذا می‌رسید، مردمی که پذیرائی قشون بر عهدۀ آنان بود، دوچار زحمات می‌شدند. بعد از غذا سپاهیان شب را در همان‌جا می‌گذرانیدند و صبح روز دیگر چادرها را پاره کرده تمام ظروف و اسباب آن را با خود می‌بردند، چنانکه چیزی در محل نمی‌ماند. یکی از اهالی آبدر مگاکران۱ نام سخن با مغزی گفت. او به اهالی آبدر پیشنهاد کرد، که در معابد خود جمع شده از خدایان استغاثه کنند، که آنها را از نصف بدبختی‌ها رهائی دهند و به‌آنهائی، که متحمل صدمات زیاد شده بودند، گفت بروید، خدایان را شکر کنید، که شاه عادت نداشت، شبانه‌روز دو دفعه غذا صرف کند، و الاّ اگر به اهالی آبدر حکم می‌شد، که شامی مانند نهار تهیه کنند، می‌بایست خانه‌های خود را گذارده فرار کنید یا بکلی از هستی ساقط گردید. با وجود سنگینی این نوع میهمانیها، یونانیها ارادۀ شاه را مجری می‌داشتند (کتاب ۷، بند ۱۲۰-۱۲۱). خشیارشا در آکانت فرماندۀ بحریّه را مرخص کرده دستور داد، که با سفاین به ترم۲ برود. این شهر در کنار خلیجی است معروف بهمین اسم و اسم شهر از این خلیج است. به او گفته بودند، این راه کوتاه‌ترین راهی است، که از دریسک به آکانت می‌رود. حرکت لشکر چنین بود: خشیارشا آن را بسه قسمت تقسیم کرد، قسمت اوّل در تحت فرماندهی مردونیه و ماسیست از سواحل دریا با بحریّه حرکت می‌کرد، قسمت دوّم در تحت ریاست تری‌تان‌تخم و گرگیس در درون قارّه و قسمت سوّم با خود خشیارشا در وسط این دو لشکر. قسمت آخری در تحت نظر سمردمنس۳ و مگابیز بود. بحریه از کانال


________________________________________

(1) - Megacreon.

(2) - Therme (سالونیک امروزی است).

(3) - Smerdomenes.

تاریخ ایران باستان جلد ۱