پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۷۳۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

پنجاه‌پاروئی قرار داده بودند، تا کشتیهای کوچک بتوانند عبور کرده داخل دریای سیاه گردند و از آن خارج شوند. وقتی که این کارها انجام شد، طناب‌ها را با ماشینهای چوبی، که در خشکی بود، کشیدند و این دفعه طناب‌هائی، که استعمال کرده بودند برخلاف دفعه اوّل ساده نبود، بل طناب‌های کتان را دوبه‌دو و طنابهائی را، که از پوست درخت بیبلوس۱ ساخته بودند، چهار به چهار تاب داده بودند. طناب‌های آخری ظریف و دارای یک پهنا بود، ولی طنابهای کتان خیلی ضخیم می‌نمود و یک آرش آن یک تالان وزن داشت (یعنی تقریبا ۹ من). همین‌که پل حاضر شد، چوبهای بزرگی موافق عرض پل بریده یکی را پهلوی دیگری روی طنابها نهادند.

بعد روی این چوب‌ها را با تخته، بی‌اینکه درزی پیدا شود، فرش کردند و، چون این کار هم انجام شد، بر این تخته‌ها خاک ریخته پل را صاف و هموار داشتند.

بعد، از دو طرف پل نرده‌هایی۲ کشیدند، تا اسبها و مال‌بنه از دیدن دریا نترسند و رم نکنند.

حادثۀ آسمانی بقول هرودوت

مورّخ مذکور گوید (همان‌جا، بند ۳۷): پس از آنکه پل جدید خیلی محکم‌تر از دفعه اوّل ساخته شد، حفر کانال آتس نیز انجام یافت و خبر آن به خشیارشا رسید، او که زمستان را در سارد گذرانیده بود، در اوّل بهار بطرف آبیدوس حرکت کرد. در این وقت آفتاب جای خود را تغییر داد و، با وجود اینکه ابری در آسمان نبود، ناپدید شد و روز بشب مبدّل گردید. خشیارشا از این حادثه نگران گشته از مغها پرسید، که معنی آن چیست. آنها گفتند، که این حادثه علامت اضمحلال یونان است، چه آیات آینده در نزد یونانیها آفتاب است و در نزد پارسیها ماه (افسانه است، زیرا چنین کسوفی در این زمان روی نداده. م.).

مجازات پسر پی‌ثی‌یوس

بعد هرودوت گوید: پی‌ثی‌یوس، که از معجزۀ آسمانی متوحش شده و از هدیۀ خشیارشا مغرور گردیده بود، نزد او رفته چنین گفت: شاها، من درخواست عنایتی از تو دارم. برای


________________________________________

(1) - [۱]

(۲) - [۲]

  1. Byblos (شهری بود در شمال صیدا در فینیقیّه، که اکنون جبل نامند).
  2. دست‌انداز، جان‌پناه.