بودند، گندم را در کشتیهای حمل و نقل به دماغۀ سفید در تراکیه ببرند و دیگران به تیرودیز۱ در اراضی پرنتیها، بعضی به دوریسک۲ و برخی به ایون۳ در کنار رود ستریمون و بالاخره جمعی به مقدونیه.
حرکت لشکرها تقدیمی پیثیوس
بقول هرودوت (کتاب ۷، بند ۲۶) در این احوال که تدارکات دیده میشد، پیاده نظام از کریتال۴ واقع در کاپادوکیّه حرکت کرده به سارد رفت، چه امر شده بود، که تمام لشکرها در این محل جمع شده با خشیارشا از آنجا حرکت کنند. مورّخ مزبور گوید:
نمیتوانم بگویم، که کدام یک از سرداران مستحقّ جایزه شدند، چه کلیة معلوم نیست، سابقهای در کار بود یا نه. قشون از رود هالیس (قزلایرماق کنونی. م.) گذشته داخل فریگیّه گردید و بعد بشهر سلن۵ رسید. در اینجا یک نفر لیدی پیثییوس۶ نام پسر آتیس۷، که منتظر ورود خشیارشا و قشون او بود، باستقبال شتافت و پذیرائی خوبی از شاه و قشون کرده خواست، پولی برای مخارج جنگ بدهد. خشیارشا از نزدیکان خود پرسید، که این شخص کی است و چقدر پول دارد، که چنین پیشنهادی میکند. آنها گفتند: شاها، این همان کس است، که به پدرت داریوش چناری از زر و تاکی از همان فلزّ تقدیم کرد و حالا، بقدری که میدانیم، پس از تو از همه متموّلتر است۸. این جواب باعث تعجب خشیارشا شد و او رو به پیثییوس کرده پرسید، تموّل تو چقدر است؟ لیدی مزبور جواب داد: «شاها، من نه تموّل خود را از تو پنهان میدارم و نه میگویم، که نمیدانم، چه مقدار آن را صحیحا میدانم، زیرا، همینکه شنیدم، که تو برای جنگ بطرف دریای یونان میروی، تصمیم کردم مبلغی برای جنگ تقدیم کنم و بنابراین تموّل خود را حساب و معلوم کردم، که دو هزار تالان نقره دارم و چهار میلیون در یک
________________________________________
(1) - Tyrodyse.
(2) - Dorisque.
(3) - Eion.
(4) - Critales.
(5) - Celene.
(6) - Pythius.
(7) - Atys.
(۸) - راجع باین تاک باید گفت، که آن را به شوش بردند و آنتیگون، یکی از سرداران اسکندر، در ۳۱۶ ق. م آن را از قلعۀ شوش بر گرفت.
تاریخ ایران باستان جلد ۱