پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۹۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

با این حال قشون یونانی در دشت ماراتن جنگ را بیهوده دانسته تسلیم یا بطرفی متفرّق می‌شد. اما اینکه قشون ایران موافق عقیدۀ ادوارمی‌یر بیش از بیست هزار نفر نبوده و مورّخینی مانند ژوستن خیلی مبالغه کرده‌اند، علاوه بر دلائلی، که ذکر شد، از اینجا نیز تأیید می‌شود: هرودوت راجع به لشکرکشی مردونیه و طوفان دریا در دماغه آتس گوید، که سیصد کشتی پارسی در دماغۀ مزبور از جهت طوفان آسیب یافت و بیست هزار نفر تلف شد. پس از اینجا روشن است، که این عدّه کشتی این عده سپاهی داشته. بنابراین ششصد کشتی چگونه می‌توانست دویست یا ششصد هزار نفر سپاهی داشته باشد؟ و موافق همان گفتۀ هرودوت، عدۀ سپاهیان می‌بایست منتها بچهل هزار نفر بالغ باشد، آنهم در صورتی که آذوقه و لوازم و غیره را بحساب نیاوریم، ولی، چون داتیس برخلاف مردونیه سفر دریائی پیش گرفته به تراکیّه و مقدونی درنیامد و مستقیما بطرف جزائر سیکلاد راند، شکی نیست، که می‌بایست بقدر کفایت آذوقه و لوازم جنگی با خود بردارد. وقتی که این نکات را در نظر می‌گیریم، می‌بینیم، که عقیدۀ ادوار می‌یر، راجع به اینکه سپاه ایران از پیاده و سواره فقط بیست هزار نفر بوده، به حقیقت خیلی نزدیک است. در باب تلفات ایرانی و یونانی بسط مقال زائد است، زیرا معلوم است، که هیچ‌کدام به حقیقت نزدیک نیست و در مقابل تلفات شش هزار نفری از طرف ایرانی‌ها چگونه می‌توان پذیرفت، که از طرف یونانی‌ها فقط ۱۹۲ نفر تلف شده باشد؟ و حال آنکه خود هرودوت گوید، طرفین پا فشردند و قلب سپاه ایران قلب قشون یونانی را شکافت و آن را از جا کند. راست است، که چون اسلحۀ دفاعی یونانیها بهتر بوده، ایرانی‌ها بیشتر تلفات می‌داده‌اند. با وجود این، ارقامی که هرودوت ذکر کرده بی‌تناسب است.

از آنچه در باب این جنگ گفته شد، روشن است، که داریوش اهمیتی که در خور اوضاع یونان و موقع ایران بود، باین سفر جنگی بر ضد یونانیهای غیر مطیع نداده است، و الا نتیجه می‌بایست جز این بوده باشد. این عدم بهره‌مندی، که از عدم اطّلاع صحیح بر احوال یونانی ناشی بود، دل آنان را قوی کرد و اثراتی