دادند (در ایران قدیم معمول این بود، که اگر شهری پس از مطیع شدن یاغی میشد و پا فشرده جنگ میکرد، پس از تسخیر ثانوی غالبا به غارت میرفت. در بعض موارد شاهان هخامنشی پس از شورش اوّل هم مدارا میکردند و، فقط پس از شورش دوّم و تسخیر شهری در دفعۀ سوّم امر به غارت میدادند، ولی داریوش اوّل در بابل پس از شورش اوّل و دوّم هم حکم غارت نداد. م.). بعد دوریزس اسلحۀ خود را متوجه شهرهای هلّسپونت داشت و شهرهای داردانوس، آبیدوس، پرکت لامپ ساک و پهسوس۱ فقط یک روز توانستند پا فشارند. در این احوال به او خبر رسید، که کاریها با ینیانها همدست شده و شوریدهاند. این بود، که برگشته بطرف کاریّه رفت. بزودی قشون پارس از مهآندر گذشته با یاغیها جنگید و شکست فاحشی به آنها داد. تلفات یاغیها ده هزار و تلفات پارسیها دو هزار نفر بود. شورشیها بمعبد زوس (ژوپیتر)، که در جنگل چنار بود، پناه بردند و بشور پرداختند، که تسلیم شوند یا آسیا را ترک کرده بجای دیگر روند. در این احوال اهالی میلت به کمک آنها آمدند و باز جنگی شد و پارسیها فاتح گشتند. از شورشیها و بخصوص اهالی میلت عدّهای زیاد به خاک افتادند. بعد، چنانکه هرودوت گوید، کاریها قشون ایران را شبانه بکمین گاهی کشیده عدّۀ زیادی از آنها کشتند و سرداران پارسی، که اینها بودند: دوریزس، آمارگس، سیسیماکس و میرسوس پسر ژیگس۲، نیز تلف شدند.
هیمه سردار پارسی بطرف پروپونتید (دریای مرمره) رفته کیوس۳ و میسیّه۴ را مطیع کرده بود. سپس، چون شنید، که دوریزس بطرف کاریّه رفته، از دریای مرمره بطرف داردانل راند و تمامی االیانهای ایلیون۵ و گرژیتها۶ را به اطاعت درآورد.
پس از این فتوحات ناخوش شد و در ترووا درگذشت. بعد به ارتافرن والی ایالت لیدیّه حکمی از داریوش رسید، که با اتانس، یکی از سه سردار شاه، به یونیّه و به االیه برود (آخری همجوار اوّلی بود). آنها شهر گلازومنوسیم (کوم) را
________________________________________
(1) - Dardanus.Abydos,Percote,Lampsaque,Paesos.
(2) - Dourises,Amarges, Sisimaces,Myrsaus,Gyges.
(3) - Cios.
(4) - Mysie.
(5) - Ilion.
(6) - Gorgithes.
تاریخ ایران باستان جلد ۱