برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۶۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

که این کار آنها بی‌مجازات نخواهد ماند، ولی پرسید که آتنی‌ها چه مردمی هستند و بعد کمانی خواسته و تیری به آسمان انداخته گفت:

«ای زوس، انتقام من از آتنی‌ها کشیده باد» پس از آن به یکی از خدمۀ خود گفت، هر روز، وقتی که من بر سر سفره نشستم، سه دفعه بگو:

«شاها، آتنی‌ها را فراموش مکن» این نوشتۀ هرودوت از نظر آتنی‌ها است، زیرا تیر انداختن بطرف خدا جزو عادات پارسیها نبوده. این داستان را آتنی‌ها گفته‌اند، تا اهمیتی به خود داده باشند، و حال آنکه چه قبل و چه بعد از جنگ ماراتن دربار ایران اهمیتی به یونان نمی‌داد و عدم بهره‌مندی ایرانیها در جنگ‌های یونان از همین‌جا بود، که یونانیها را، چنانکه می‌بایست و می‌شایست، خوب نمی‌شناختند۱. اما اینکه آتش زدن سارد و معبد آن نتایجی بسیار وخیم داشت، مورد تردید نیست، چه آتش زدن معابد آتن در زمان خشیارشا بر اثر کینه‌ای بود، که ایرانیها بدل گرفته بودند. این نکته پائین‌تر روشن خواهد بود. بعد هرودوت چنین گوید (کتاب ۵، بند ۱۰۶) داریوش هیس‌تیه را احضار


________________________________________

(۱) - یکی از علمای تاریخ گوید: با وجود اینکه ایرانیهای قدیم در جنگ‌های خود با یونان بهره‌مندی نداشتند، همیشه به یونانیها از بالا به پائین می‌نگریستند و برای عالم دستور می‌نویساندند (تورایف، تاریخ مشرق قدیم، ج ۲، ۲۱۶) مقصود این مصنّف از دستور باید ضمنا فرمان آنتالسیداس باشد، که در جای خود بیاید.

تاریخ ایران باستان جلد ۱