پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

یک سفر جنگی مختصر بعرض دریای سیاه با سی کشتی و عدّۀ کمی از سپاهیان به سکائیه کرده چند نفر اسیر آورد، که در میان آنان مارساگت۱ نامی برادر یکی از رؤساء سکاها بود و او اطلاعات مهمی به داریوش در باب سکائیه داد. بنابراین قبل از عزیمت به سکائیه، داریوش می‌دانسته، در چه فصل باید داخل این مملکت بشود و در این صورت بهار را نمی‌گذاشت، تا در تابستان داخل سکائیه گردد. در بهار این صفحات، یا چنانکه اکنون گویند، این ستپ‌ها پر از علف است و علف چنان قوّت دارد، که گویند، در بعض جاها سوار در آن دیده نمی‌شود. اما اینکه سکاها تمامی روئیدنی‌ها را معدوم کرده باشند، باورکردنی نیست، زیرا این کار از قوّۀ آنان خارج بوده. مملکتی، که بقول هرودوت و موافق اطلاعات جغرافیائی کنونی، وسعتش ۱۳۳ فرسخ در ۱۳۳ فرسخ است، چگونه ممکن بود عاری از علف شود، مگر اینکه زمین را زیر و زبر کرده باشند و این امری بوده محال در مقابل دشمنی نیرومند و مهاجم، که با سرعت پیش می‌رفته. از اینجا منطقی است استنباط کنیم، که علوفه برای مال‌های بنه و حمل آذوقه بقدر کفایت یافت می‌شد. اما آذوقه را داریوش برای دو ماه با خود برداشته بود و با بودن آسیای صغیر و بنادر شمالی آن و نیز بوسفور و داردانل در اختیار او، تأمین آذوقۀ قشون امری نبوده، که محال بنظر آید. پس آذوقۀ یک قسمت قشون داریوش، که این‌قدر پیش رفته، ممکن بوده تأمین گردد.

بنا بر آنچه گفته شد این لشکرکشی محال بنظر نمی‌آید و چون امر دایر است بین اینکه تمامی نوشته‌های هرودوت را تکذیب کنیم یا عقیده‌مند باشیم، که او در عدّۀ نفرات لشکر داریوش مبالغه کرده، البته شقّ دوّم طبیعی‌تر است، زیرا «بیهوده سخن باین درازی» نه طبیعی است و نه معقول.

اما نتیجۀ این سفر جنگی همان است، که هرودوت نوشته. سکاها از جنک احتراز کرده به داخلۀ مملکت عقب نشسته‌اند و بعد، که داریوش دیده، این بیابانها را حدّی نیست و آذوقه هم دارد تمام می‌شود، تصمیم به مراجعت کرده و البته تلفات لشکر

________________________________________

(1) - [۱]

  1. Marsagete.