بالاتر از سکاها سکنی دارند بیست روز راه. یک روز راه را هرودوت دویست استاد میداند، که بمقیاس امروز تقریبا سی و هفت کیلومطر یا شش فرسخ میشود.
عرض سکائیه چهار هزار استاد و طول دو ضلعی، که از کنار دریا بدرون قارّه میرود، نیز همان قدر است. بنا به گفتۀ هرودوت وسعت سکائیه اروپائی تقریبا معادل ۱۳۰ فرسخ در ۱۳۰ فرسخ بوده.
بعد مورّخ مذکور گوید (همانجا، بند ۱۰۲): سکاها در مجلس مشورت باین عقیده شدند، که با قشون عظیم داریوش جنگ کردن نتوانند و بر اثر این عقیده رسولانی نزد پادشاهان همجوار فرستادند. پادشاهان مزبور هم، پس از شنیدن خبر ورود داریوش به مملکت سکائیه، درصدد اجتماع و مشورت برآمدند. اینها پادشاهان تاورها، آگاتیرسها، نورها، آندروفاژها (یا آدمخوارها)، ملانخلنها، گلنها، بودینها، ساوروماتها (یا سارماتها) بودند. بعد هرودوت اخلاق و عادات هریک از اقوام مذکوره را شرح میدهد (کتاب ۴، بند ۱۰۳): «عادات تاورها چنین است: ربّةالنوعی را میپرستند که به عقیدۀ آنها لمس نشده و او را ایفیژنی۱دختر آگاممنن۲ میدانند و هر یونانی را، که در دریا اسیر کنند، یا کشتی او بشکند و خود او بساحل افتد، برای این ربة النوع قربان میکنند، بدین ترتیب، که چماقی بسر او میکوبند و بعد سر او را از بدن جدا کرده و جسدش را از کوه به زیر افکنده سرش را بنوک میخ چوبین میزنند. هر دشمن، که بچنگ آنها افتد، سرش را ریزریز میکنند، بعد هریک از آنها قطعهای را به خانۀ خود برده به دودکش بخاری خانهاش نصب میکند و عقیده دارد، که این قطعه در هوا خانه را محفوظ میدارد. گذران تاورها از غارت و جنگ است. آگاتیرسها بعکس اخلاق ملایمی دارند و با کمال میل زینتهائی از طلا استعمال میکنند. زن در نزد آنها اشتراکی است، چه عقیده دارند،
________________________________________
(1) - [۱]
(2) - [۲]