برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۰۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

سکاها از مردمان مختلف ترکیب شده بودند، ولی عناصر آریانی در میان آنها زیاد بوده.

سکائیّه از نظر سوق‌الجیشی

چنین بودند، بقول هرودوت، مردمان سکائی، که در همسایگی یا نزدیک مستعمرات یونانی می‌زیستند. اخلاق و عادات آنها هم چنان بود، که شمه‌ای از آن ذکر شد. در خاتمه مقتضی است گفته شود، با اینکه این مردمان در درجۀ بسیار پست تمدّن می‌زیستند، بعض صفات خوب را هم، که غالبا در مردم بدوی دیده می‌شود، دارا بودند. از جمله باید این صفات را دانست: شجاعت و مردانگی، حس استقلال‌طلبی و علاقه‌مندی زیاد به آزادی، درستی قول و پیمان نشکستن. سکاها از چند حیث مردمان عربستان قدیم را بخاطر می‌آورند: علاوه بر صفات مذکوره، چنانکه در عهد قدیم پادشاهی مقتدر نتوانست بدرون عربستان داخل شود، هیچ دولت بزرگی هم نتوانست سکائیه را مطیع کند. جهات در هر دو جا معلوم است: کویرهای بی‌حدّوحصر و آفتاب سوزان در یکی، دشت‌های بی‌پایان و سرما و گرمای فوق‌العاده در دیگری، نبودن شهرها و آبادی، زندگانی بدوی، فقر عمومی و فقدان آذوقه در هر دو. این شرایط جغرافیائی و اقلیمی هر قشون مهاجم را خسته و فرسوده می‌کرد و بالاخره در بهترین صورتی به عقب‌نشینی آن با تلفات زیاد منجر می‌شد. این نکته را مخصوصا در قشون‌کشی داریوش به چنین مملکت پهناوری باید در نظر گرفت، تا فهمید، که سفر جنگی او چه کار خطرناکی بوده و، با وجود این، او توانسته است، مقصود خود را تا اندازه‌ای انجام داده، قسمت بزرگ قشون خود را سالما از این مملکت بیرون برد.

لشکرکشی داریوش به سکائیّه

چون راجع باین موضوع اسنادی جدیدا بدست نیامده و، اگر ذکری هم در کتیبۀ بیستون راجع به سکاها شده، خیلی مختصر و مجمل است و بعلاوه جاهائی از این قسمت کتیبه خراب شده، یگانه منبع مهم اطلاعات ما بر چگونگی این لشکرکشی منحصر است به نوشته‌های مورّخین عهد قدیم و مخصوصا به کتاب هرودوت، که کیفیات را بتفصیل ذکر کرده.

با وجود این، مضمون این قسمت کتیبۀ بزرگ بیستون را ذکر کرده بعد به گفته‌های هرودوت می‌گذریم.

تاریخ ایران باستان جلد ۱