آفتاب) حقیقت دارد یا نه ۱(همانجا، بند ۱۷). در باب میز آفتاب مورّخ مزبور چنین نوشته: «چنانکه گویند این چمنی است در حومۀ شهر، که از گوشت پختۀ همه نوع چهارپایان پوشیده است. قطعات گوشت را مأمورین و مستخدمین دولت شبانه، در نهان بدانجا میبرند و روز، هرکس مایل باشد، به محل مزبور رفته از آن گوشتها میخورد، ولی بومیها عقیده دارند، که این گوشتها را همهشب زمین بعمل میآورد». بعد مورّخ مذکور گوید (کتاب ۳، بند ۱۹-۲۵): «کبوجیه بر اثر تصمیم خود به فرستادن سفیری بحبشه از شهر الفانتین۲ از طایفۀ ماهیخواران۳چند نفر را، که زبان حبشی، میدانستند احضار کرد و در انتظار آمدن مترجمین به بحریۀ خود دستور داد به قرطاجنه حمله برد، ولی فینیقیها حاضر نشدند حرکت کنند، چه آنها قسمهای غلیظ و شدید یاد کرده بودند، که بر علیه اطفال خود جنگ نکنند (قرطاجنه مستعمرۀ فینیقی بود، بعد بزرگ شد و شهرتی در عالم قدیم یافت. م.) چون فینیقیها از حرکت امتناع کردند و از ملل مطیع پارس ملتی نبود، که بتواند این کار را انجام دهد، حملۀ پارسیها به قرطاجنه موقوف شد و اهالی قرطاجنه از قید پارس برستند. کبوجیه خود را محق نمیدانست بر علیه فینیقیها اقدام کند، چه آنها با طیب خاطر مطیع پارسیها شده بودند و دیگر آنکه قوّت دریائی پارس بسته به بحریۀ آنها بود. اهالی قبرس هم با طیب خاطر مطیع پارسیها گشته در سفر جنگی آنها به مصر شرکت کردند. پس از آنکه مترجمین الفانتین رسیدند، کبوجیه سفیری نزد حبشیها با هدایا فرستاد و دستور داد، چه بگویند.
هدایا عبارت بود از لباس ارغوانیرنگ، طوق و یارهای از زر، ظرفی از مرمر سفید با مُرّمکّی۴ و سبوئی پر از شراب خرما. گویند حبشیهائی، که رسول کبوجیه نزد آنها رفت، مردانی شکیل و بلندقامتاند و ترتیبات آنها شباهتی بترتیبات سایر ملل ندارد. مثلا انتخاب به سلطنت چنین است: باین مقام شخصی را از قبایل
________________________________________
(۱) - مقصود از میز در اینجا خوان است.
(2) - Elephantine (مستعمرۀ یهود در مصر علیا).
(3) - Iehtyophages.
(4) - Myrrhe.
تاریخ ایران باستان جلد ۱