جنگ با مصریها
لشکر ایران از کویر گذشته به پلوزیوم۱ رسید و در مقابل قشون مصر صفوف خود را آراست. بعد هرودوت چنین گوید (کتاب ۳، بند ۱۱-۱۷): «سپاهیان اجیر پادشاه مصر، که یونانی و از اهالی کاریه بودند، بواسطه بغضی، که نسبت به فانس از جهت خیانت او داشتند، خواستند انتقامی از او بکشند و با این مقصود در میان دو لشکر طشتی گذاردند، بهطوریکه فانس آن را میدید، بعد پسران او را، که در مصر مانده بودند، یک بیک آورده پیش چشم پدر سر بریدند و خون آنها را در طشت کردند، سپس شراب را با آب آمیخته در طشت ریختند و سپاهیان اجیر از این خون آشامیدند. پس از آن جنگ شروع شد. این جنگ باعلی درجه سخت بود و هر دو طرف تلفات زیاد دادند، ولی بالاخره مصریها روی به هزیمت گذاردند. من در این دشت نبرد چیز عجیبی، که شنیده بودم، به چشمان خود دیدم. استخوانهای جمجمههای پارسیها و مصریها از یکدیگر جدا است، یعنی در یک طرف استخوانهای مصری و در طرف دیگر استخوانهای پارسی است، زیرا اجساد را جداگانه دفن کردهاند. جمجمۀ پارسی بقدری سست است، که اگر سنگریزهای بآن بزنند، سوراخ میشود، ولی جمجمۀ مصری خیلی سخت است و با اشکال میتوان آن را شکست. جهت این تفاوت، چنانکه گویند و باید صحیح باشد، از اینجا است، که مصریها از کودکی موهای سر را میتراشند و از اثر آفتاب استخوان جمجمه آنها سخت میشود و بهمین جهت در میان آنها کل کمتر از جاهای دیگر است، پارسیها، چون کلاههای نمدین بر سر دارند، سر آنها از تابش آفتاب محفوظ میماند، ولی در عوض استخوان سرشان سست است.
مصریها پس از این شکست با کمال بینظمی فرار کرده پناه به منفیس پایتخت مصر بردند. در این احوال کبوجیه در کشتی میتیلینی۲ رسولی از پارسیها فرستاد، که مصریها را بتسلیم شدن دعوت کند، ولی وقتی که مصریها کشتی را دیدند، هجوم برده آن را شکستند و مردانی را، که در کشتی بودند، ریزریز کردند. پس
________________________________________
(1) - Pelusium بر مصبّ اوّل شعبۀ نیل از طرف مشرق واقع بود.
(2) - Mitilene ، این شهر یکی از مستعمرات یونانی جزو آسیای صغیر بود.
تاریخ ایران باستان جلد ۱