مغلوب کشته نمیشوند، اینکه سهل است از خواصّ و ملتزمین کوروش و دوست او میگردند (مانند کرزوس و تیگران). در شهرهای مسخّر کشتار نمیشود، مقدّسات ملل محفوظ و محترم میماند، کوروش در بیانیهها و فرامین خود از مقدّسات ملل با احترام و تعظیم و تکریم اسم میبرد، آنچه را که از ملل مغلوبه ربودهاند، پس میدهد و از جمله موافق توریة پنجهزار و چهارصد ظرف طلا و نقره به بنی اسرائیل رد میکند. معابد ملل مغلوبه را میسازد و میآراید (مانند معبد اساهیل و ازیدا در بابل و امر به بنای معبد بزرگی در بیت المقدس). پس از کشته شدن بلتشصّر، پسر پادشاه بابل، بحکم کوروش دربار پارس و تمام قشون ایران عزادار میشوند.
در لیدیّه کوروش یک والی از خود لیدیها معین میکند. شهر صیدا، که بدست بخت النصر پست و ذلیل گردیده بود، بدست کوروش بلند و دارای پادشاهی از خود میگردد. این گونه رفتار کوروش معلوم است، که ناشی از اخلاق او بوده، ولی خود این اخلاق تماما از صفات شخصی یا فردی ناشی نیست، بلکه باید گفت، که عقاید مذهبی ایرانیان قدیم نفوذی در این نوع رفتار و کردار داشته، چنانکه در جای خود این نکته روشنتر خواهد بود. راست است، که دو نفر از شاهان هخامنشی، یعنی کبوجیه و اردشیر سوّم را، مورّخین قدیم خیلی بد توصیف کردهاند، ولی این هم مسلم است، که این دو نفر در اقلیت واقع شدهاند و اکثر شاهان هخامنشی چنانکه بیاید، بزرگمنش و با رأفت بودند. بالحاصل قضاوتی، که دربارۀ کوروش نظر باسناد و مدارک و نوشتههای مورّخین عهد قدیم، میتوان کرد، این است:
او سرداری بود ماهر و سایسی بزرگ. او لیاقت خود را از حیث سرداری در جنگ با کرزوس نمود، زیرا موقع را تشخیص داده با سرعتی حیرتآور در بحبوحۀ زمستان تا قلب لیدیّه تاخت و به دشمن مجال نداد، از نو قوّت گیرد. برگردانیدن دجله هم از کارهای فوقالعاده است، زیرا دلالت میکند بر اینکه نظم و ترتیب و اطاعت نظامی در قشون کوروش استوار بوده. او ارادهای داشت قوی و عزمی راسخ. حزمش کمتر از عزمش نبود، چه بعقل بیشتر متوسّل میشد تا به شمشیر. کیفیات تسخیر سارد
تاریخ ایران باستان جلد ۱