بدرب خانههای رؤساء حاضر میشوند، تمام خانههای بزرگ و کوچک بیک ترتیب اداره میشود، در همه جا جاهای محترم را به لایقترین اشخاص میدهند، همه جا در موقع حرکت قشون ترتیبی را، که ذکر کردم، رعایت میکنند و در هرجا، با وجود کثرت کارها، چند صاحب منصب کارها را انجام میدهد. کوروش، پس از اینکه به ولات آموخت، که چگونه باید رفتار کنند، قشونی به هریک داده آنها را مرخص کرد و به آنها گفت، که خودشان را برای یک سفر جنگی در سال بعد و برای سان سربازان، اسلحه، اسبها و عرّابهها آماده دارند. فراموش نکنیم، که گویند کوروش تأسیسی هم کرد، که اکنون هم دوام دارد: همهساله فرستادهای از طرف شاه با قشونی به ایالات مختلف مملکت میرود. اگر حکام احتیاجی بقوای لشکری داشته باشند، به آنها کمک میکند و، اگر تند و شدید العمل باشند، آنها را باعتدال وامیدارد. هرگاه در پرداختن باج یا نظارت به امنیت اهالی و یا زراعت مسامحه میکنند و یکی از وظایف خود را مهمل میگذارند، فرستاده اقدام میکند و، اگر نمیتواند کاری کند، مراتب را بشاه اطلاع میدهد و او تصمیم میگیرد، که با مقصر چه باید کرد. مفتشین عادتا از میان اشخاصی انتخاب میشوند، که دربارۀ آنها میگویند: «این پسر شاه است که پائین میآید»، «این برادر شاه است»، «این چشم شاه است». بعض اوقات، اگر شاه بخواهد مفتشین را احضار کند، آنها بمحل مأموریت نرسیده برمیگردند.
بعد کزنفون گوید یک چیز هم اختراع کوروش است و از تأسیس چاپارهای دولتی و چاپارخانهها سخن میراند، چون جای ذکر این مطلب در قسمت تشکیلات دورۀ هخامنشی است، شرح آن را بجای خود محوّل میکنیم.
تسخیر سوریّه و فلسطین
بعد از یک سال کوروش قشون خود را در بابل جمع کرد. گویند که این قشون از یکصد و بیست هزار نفر سوار و دو هزار گردونۀ مسلّح و ششصد هزار پیاده مرکب بود. پس از این تدارکات او یک سفر جنگی پیش گرفته تمام مللی را، که در حدود سوریه تا دریای اریتره۱
________________________________________
(1) - Erythree (دریای احمر).
تاریخ ایران باستان جلد ۱