که تسخیر پایتخت مزبور در سوّم (مرهشوان) ماه بابلی یا (نوامبر) ۵۳۹ ق. م روی داده. آنچه تا اینجا ذکر شد موافق اسناد رسمی است، که از حفریات بابل بدست آمده، اکنون باید دید که مورّخین یونانی در این باب چه نوشتهاند.
نوشتههای هرودوت
مورّخ مذکور پس از توصیف سدّ مادی و شهر بابل، چنانکه بالاتر گذشت، و تعریف زیاد از (نیتوکریس) ملکۀ بابل چنین گوید (کتاب اوّل، بند ۱۸۸-۱۹۱):
«کوروش درصدد جنگ با (لابینت) پسر این ملکه برآمد (معلوم است که لابینت مصحف نبونید است) شاه بزرگ۱ در موقع جنگ از خانهاش آذوقه و حشم برمیگیرد و مقداری آب از رود (خواسپ)۲، که از نزدیکی شوش جاری است، برای او برمیدارند، چه شاه فقط آب این رود را میآشامد. آب این رود را میجوشانند، بعد پیتهای نقره را از آن پر کرده در عرابههای چهارچرخه میگذارند و بهر طرف شاه حرکت کند، در عقب او قاطرهائی این عرابهها را میکشند. وقتی که شاه به رود گیندس۳ رسید و میخواست از آن عبور کند، یکی از اسبهای مقدس او خود را به آب انداخت، که به شناو از آن بگذرد، ولی آب اسب را برد. این قضیه باعث خشم شاه گردید و او قسم یاد کرد، از آب این رود چندان بکاهد، که زنی هم بتواند از آن بگذرد، بیاینکه زانو تر کند. با این مقصود بامر او ۳۶۰ نهر کنده آب رود را به این نهرها انداختند و در مجرای اصلی سطح آب زیاد پائین آمد. تمام تابستان آن سال صرف این کار شد و کوروش در بهار سال دیگر بطرف بابل حرکت کرده وارد جلگهها گردید. وقتی که کوروش بشهر نزدیک شد، بابلیها با او جنگ کرده شکست خوردند و به بابل پناه بردند.
چون بابلیها میدانستند، که کوروش آرام نمینشیند و بهر مردمی حمله میکند، آذوقۀ وافر برای چند سال تهیه کرده بودند و به محاصرۀ بابل اهمیتی نمیدادند.
________________________________________
(۱) - مقصود شاه پارس است.
(۲) - خواسپ کرخۀ امروزی است.
(3) - Gyndes (دیاله امروزی است، که بدجله میریزد).
تاریخ ایران باستان جلد ۱