طنین انداخت و کوروش فریاد زد: «ای زوس، که پادشاه خدایانی، ما از دنبال تو میآئیم» (برای فهم مطلب باید در نظر داشت، که کزنفون و سایر مورّخین یونانی غالبا در این موارد اسامی خدایان یونانی را ذکر میکنند و به عقیدۀ یونانیها فرستادن رعد از خصائص زوس، خدای بزرگ آنها بود. م.). از طرف راست کریسانتاس فرمانده سواره نظام با سوارهها حرکت میکرد و از طرف چپ آرساماس۱ فرمانده پیادۀ نظام. کوروش به آنها توصیه کرد، که چشم به بیرق داشته با قدمهای مساوی حرکت کنند. بیرق کوروش عبارت بود از هیکل عقابی زرّین با بالهای گشاده، که به نیزۀ بلندی نصب کرده بودند. امروز هم بیرق شاه پارسیها چنین است (کزنفون در دو جا بیرق شاهان هخامنشی را چنین توصیف کرده:
یکی در اینجا و دیگر در جنگ کونّاکسا که بیاید. م.). قبل از اینکه قشون دشمن نمودار شود، کوروش به سپاه خود سه روز استراحت داد و پس از طی بیست استاد (دو ثلث فرسخ) سپاه دشمن پدیدار شد. کرزوس، چون دید، که جبهۀ سپاه او از طرف جناح راست و چپ، از جبهه قشون کوروش خیلی بیشتر است، فرمان توقف داد، تا جبهه را بشکل قوسی درآرد و امر کرد، که دو منتهاالیه قشون را بشکل گامّا۲ درآورند، تا بتوانند از هر طرف به قشون دشمن حمله کنند.
کوروش، چون این حرکت را مشاهده کرد، نه ایستاد و نه تغییری در ترتیب قشون خود داد، ولی چون دید، که دشمن با ترسیم قوس به جناحین خود بسط میدهد به کریسانتاس گفت: «آیا تو میبینی، که چه قوسی ترسیم میکنند؟» او جواب داد: «بلی میبینم و در حیرتم، زیرا این جناحین از سربازان سنگین اسلحهشان خیلی دور میافتند» - «چنین است، ولی از سربازان سنگین اسلحۀ ما هم دور میفتند» - «چرا چنین میکنند؟» - «معلوم است، که میترستند، از اینکه جناحین وقتی بما نزدیک شوند، که سپاهیان سنگین اسلحه دور باشند و ما حمله بجناحین کنیم» - «چگونه این قسمتها، که بفاصلۀ زیاد از یکدیگر دور افتادهاند، میتوانند به یکدیگر کمک کنند؟» - «چون جناحین بقدر کفایت پیش رفتند، به پهلوهای
________________________________________
(1) - [۱]
(2) - [۲]